از دِماغ تا دَماغ این قسمت : وقتی عقل تعطیل شد هرچند فاصله ای نیست بین دِماغ تا دّماغ اما گویا فرسنگ ها است از دّماغ تا دِماغ. چرا که آدم ها و آدمیت را به دِماغ می شناسند نه به دَماغ اما نمی دانم چه شده که در این روزگاران برخی چنان دَماغ گرفته اند که گویی دِماغ ندارند و بر دَماغ چنان می نازند که گویی دِماغ را از یاد برده اتد. و چه بسیار هزینه ها و پول ها بر دَماغ می کنند تا دیده شوند و فارغ از آنکه کمی بر دِماغ خود بنگرتد و بیندیشند حال در این دنیا که گویی ارزش دَماغ ها از دِماغ ها فزونی یافته و دِماغدارانِ اندیشه در عزلت و غربت گوشه گیر گشته،نمی دانم آیا باید بر اهل دِماغ غصه خورد یا بر اهل دَماغ. آری از آن روز که دِماغ ها( عقلها) تعطیل شوند، چه دَماغ ها رونمایی می شوند. و از آن روز که دِماغ ها از فهم افتادند چه دُماغ ها که فخر ورزدیند. و دنیا را بر سر اهل دُماغ و دِماغ چه داغ ها که ندیده است تقدیم به آهل دِماغ عطاران_ یک معلم