بنامخدایحسنیـــن...
دیدین وقتی برقا میره
بزرگ ترا به بچه ها میگن هرجا هستی بشین!
الان شمعی چیزی روشن میکنم میام دستتو میگیرم میارم پیش خودم...
چون تاریکه دیگه...
بچه هم جلوشو نمیبینه میخوره به درو دیوار ،آسیب میبینه...
آقا... مولایم،پدر مهربانم
میخوام بگم ما
تو همین تاریکی...
وسط اینهمه گناه
وسط این جهنمی که واسه خودمون ساختیم
بین این همه بلا که احاطه مون کرده
نشستیم!
منتظریم بیای دستمومونو بگیری... ببری پیش خودت!
ما راهو بلد نیستیم...
تا اینجاشم الکی دور خودمون چرخیدیم...
راستش به درو دیوارم زیاد خوردیم!
آسیب هم اتفاقا زیاد دیدیم...!
ولی دیگه فقط از شما میخواهیم با نور یدونه شمع بیاییدو دستمونو بگیرید...
دیگه هم وِل نکنید! همین...
@GOOLLEYAS