هفته های آخر حیات دنیوی اش، آن روزها که توان پایین آمدن از تخت برایش باقی نمانده بود؛ دائم اشک می ریخت و این رباعی را زمزمه می کرد؛
یارای زبان کو که ثنای تو کنیم؟
توصیف کمال کبریای تو کنیم؟
چیزی به بساط ما تهیدستان نیست
جانی که تو داده ای فدای تو کنیم
می خواست خبر رفتنش را اینگونه بر باور ما بنشاند؛ اما افسوس که رنج بی تو بودن را درک نکرده بودم، تا التماس ات کنم؛
آهنگ رحیل مزن که دلم سخت تنگ می شود!
شادی ارواح مومنان «اللهم صل علی محمد و آل محمد»
✍🏻فاطمه شکیب رخ
#مادرم
#شب_جمعه
@Ghalamzaniii