♦️ آنها رسما در بازار سهام، مردم را در برابر هم قرار دادند! 🔸 طولی نکشید به خودمان آمدیم، آنها موفق به تقسیم طبقاتی مردم شده بودند!! 🔸 کتاب نبرد من / نوشته آدولف هیتلر / (قسمت 14) 🔻 در شب‌های قبل کتاب نبرد من را با هم مرور کردیم و تا به اینجای کار متوجه شدیم که همه ی ملت‌ها یک رفتار مشترک را در بین گروهی از یهودیان درک کرده اند که به آنها آسیب هایی زده و کار را تا به آنجا پیش برده که به پای همه یهودیان تمام شده و آن ملت ها را وادار به اخراج همه یهودیان از سرزمین های خود شده اند. در ادامه بخش هایی از متن کتاب را میخوانید: یهود چون در ظاهرسازی هدف مخفیانه داشت دیگر فلسفه قدیم کتاب مقدس را فراموش کرد که به او گفته بود دست چپ تو نباید بداند دست راست تو چه می‌کند و چه انجام میدهد. 🔻 لازم بود خواهی نخواهی این فلسفه کنار گذاشته شود و طوری خود را نشان دهند که مردم فکر کنند واقعا برای رنج و درد اجتماع متأثر هستند و برای تسکین درد مردم به آخرین فداکاری دست میزنند. چون ظاهر سازی از صفات فطری آنهاست به گونه ای که قیافه ترحم آمیز و از جان گذشته به خود می‌گیرند و همه را فریب می‌دهند و اگر کسی حاضر نشود قیافه حق به جانت آنها را قبول کند در واقع آن را ناسپاسی میدانند و آنها پس از آن به طوری کارها رو عوض میکنند که همه تصور می‌کنند درباره آنها اشتباه کرده‌اند.... 🔻 با این که فداکاری آنان همیشه جنبه ظاهرسازی داشته معهذا یهود چنان با مهارت از نقش جدید خود پیروی میکند که کسی نتواند تردید کند. بالاخره کار به جایی میرسد که همه یقین میکنند یهود یک موجود نیکوکار است، یک نیکوکار انسان دوست. چه تغییرات بزرگی!! نه؟ چیزی که در نزد یهودیان از امور عادی شمرده میشد ارائه آن از طرف یهودیان باعث تعجب همه شده بود زیرا یهود کسی نبود که بتواند انسان دوست باشد. اما بر خلاف نظر همه، اکنون به صورت یک موجود انسان دوست، در آمده و کار را به جایی رسانده بود که برای هر یک از اعمالش ارزش قائل میشدند و چنان استقبال گرمی به عمل می آمد که در مورد سایرین نشده بود... 🔻 این تا جایی پیش رفت که یهود بر اثر حادثه ای غیر منتظره، موجودی آزادی خواه شد و اعمال او حاکی از فعالیت های انسان دوستی شده و کم کم نام او بر سر زبان ها افتاد و به عنوان قهرمان آزادی قرن شناخته شد. البته مسلم بود که در ظاهر خدمتی نشان میداد اما حقیقت امر غیر از این بود! و باز هم مانند سابق مشغول خراب کردن پایه‌های اقتصاد کشور بود. آنها به وسیله ی عوض کردن اجتماعات و یا به کار انداختن سهام بازی، خود را در قلب محصولات ملی جای داده و همه چیز را در معرض معامله قرار داده و به این ترتیب پایه های صنعت کشور را که به وسیله آن سرمایه ملت تامین میشد متزلزل ساختند و دست به غارت و چپاول موارد صنعتی کردند و از این تاریخ به بعد بود که بین مصرف کننده و تولید کننده حالتی به وجود آمد که هر کدام را بر علیه دیگری برانگیخت و آنها را وادار به تقسیم بندی طبقات مردم کرد... 🔻 همانطور که در متن کتاب مورد توجه قرار گرفت آنچه بعد از به قدرت رسیدن یهودی‌های مخفی یا مسلط شدنشان بر یک سرزمین دیده میشد، عمیق شدن اختلاف بین مردم و تقسیم بندی آنها و بد بین شدنشان به یکدیگر بود. اختلاف هایی که گاه خود را در قالب دعواهایی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... نشان میداد. مسئله اصلی البته اینجاست که همه اینها باعث میشد هیچکس نه به این جماعت فکر کند و نه حرفی در خصوصشان داشته باشد و اینها به طور کامل به حاشیه بروند. 🔻 قسمت قابل تأمل کجاست؟ بشر با اینکه در جای جای زمین تجربه ای مشترک در این خصوص داشته هیچ وقت فرصت به اشتراک گذاشتن این تجربیات را با دیگران نداشته است. علت چیست؟ دستی حافظه ی بشر را بی‌رحمانه پاک و این موارد را از کتب حذف کرده است. صبور باشید بیشتر در این خصوص خواهیم نوشت. 🔖 به پویش مطالبه‌گری تحریم کالاهای صهیونیستی با برچسب زیر بپیوندید ✊ #️⃣ ✅ #️⃣ ✅ 🇮🇷 کانال 🇵🇸 📎 https://eitaa.com/joinchat/2747662962C1268901520 🔎