۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
باده‌ی نابی شدی در جام مدهوشِ خیال مستیِ پی در پیِ جانی و هم‌دوشِ خیال پیش‌ِمن‌هستی و از دیده‌نهانی
سنگ فیروزه کجا و بختِ پیروزِ لبت؟ سرخیِ لعلت غمم برده ز دمنوشِ خیال پی‌نوشت: هنگام سرایش این غزل، تمرکز کافی نداشتم که سنگ‌های و از قلم افتاده بود!... ✨