‹💖📓›❀ ⃟ ⃟ شعر و حکمت༺•
گذر ز دانه و دام جهان و خویش مباز
کـه مـرغ ، با پر آزاد مـیکند پرواز
به کوهـپایهی «زان» بامـداد با یاران
که دور باد دل پاکشان ز سوز و گداز
چه گویمت که چه میگفت باد مشکفشان
کـه مـیگـشـود به گفـتارِ خود هــزاران راز
ز مـن نیوش و مـیاسـا در این دو روز جهـان
که پیش روی تو راهیست سخت دور و دراز
درختهای کهـنسالِ ورس بر سـرِ کـوه
که دیدهاند به دامان کوه، بس تک و تاز
بگوشِ هوش، شنیدم که دوش می گفتند
که همـچو نالهی نی بودشـان نوا و نواز
بسی دمـیده در این جویبار ، سبزهی نغـز
بسی شکفته در این بوستان، شکوفهی ناز
بسی چمیده در این کوهسار، کبک دری
بسی رمیده بر آن آهــوانِ مشـک انداز
بسی گذشته از این شاهراه، راهروان
کـه بود بادِ بیابان نوردشـان، دمساز
به خویش آی و تماشای پیشتازان کن
کـه هیـچ ناید از این کاروانِ راه، آواز
نشان مهر که دیده است در سرای سپنج؟
جهـان به کس ننمـاید دو روز چهـرهی باز
همی برد پیِ امـروز آنچه در دیروز
همی کند به سرانجام آنچه در آغاز
به ساز و سوز بهار و خزان شکیبا باش
به تنگـنای جهـان باش «ورس» را انباز
به هرزه راه مپیما و خویش خسته مساز
که پیش پای تو باشد بسی نشیب و فراز
«زنده یاد علامه طباطبایی، همانندِ شعرِ کیشِ مهر، این غزل را به پارسی سره سروده اند.»
『🦋
•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•
-❀ ⃟ ⃟✍️
#حوصلهی_بحر❁༺•-
•ꕥ◍⃟ کانال
#قرارگاه_ادبیات_آیینی
⇢
https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
#شعر
#معرفت