من اینجا هستم و از تو خبر نیست از آن دلـدادگـی‌هـایت اثر نیست هزاران تلخی از تو در دلم هست ولیکن چون لبت شهد و شکر نیست چرا گم شد ز چشمم ردّ پایت غبارِ پای تو در چشمِ تر نیست به جــای تو خـیـــالِ باوفـایـت پر و بالی زده چون بال و پر نیست دوباره لطـف تو زد یک جوانه به خاکِ دل اگر چه دل به بر نیست ۱۴٠۳/٠۵/۱۷ -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿