🌕⃢☀شعر و زندگیꕥ تا چشم‌دل به طلعت آن ماه منظر است طالع مگو که چشمه خورشید خاورست کافر نه‌ایم و بر سرمان شورعاشقی‌است آن‌را که‌شورعشق به سر نیست‌کافر است بر سـر در عمـارت مشـروطه یادگار نقش به خون‌نشسته‌عدل‌مظفر است ما آرزوی عشـرت فانی نمی کنیم ما را سریر دولت باقـی مسخر است راه خداپرستی ازین دلشـکستگی است اقلیم خود پرستی از آن راه دیگر است یک‌شعرعاقلی و دگر شعرعاشقی است سعدی‌یکی‌سخنور و حافظ قلندر است بگـذار شـهـریار به گـردون زند سـریر کزخاک‌پای‌خواجه‌شیرازش افسر است «شهریار» ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌『🦋 ‌‌‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣• -❀ ⃟ ⃟✍️حوصله ی بحر❁༺‌‌‌•- ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ادبیات آیینی ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』