#قصه_کودکانه
🌸گنجشک و کفشدوزک
روزی روزگاری، در یک روز سرد و بارانی، گنجشکی به نام جیک جیک روی یک درخت بزرگ در لانه نشسته بود. باران به آرامی میبارید و جیک جیک با خود میگفت:
- کاش کمی خورشید هم میدرخشید تا بتوانم پرواز کنم و با دوستانم بازی کنم.
در همین حین، کفشدوزکی کوچک و شاداب به نام قرمز از زیر برگها بیرون آمد. او با خوشحالی گفت:
- سلام جیک جیک! چرا اینقدر ناراحتی؟
جیک جیک با نگاهی غمگین پاسخ داد:
- سلام قرمز! باران نمیگذارد من پرواز کنم و از درخت پایین بیایم. دلم برای بازی با دوستانم تنگ شده است.
کفشدوزک با لبخند گفت:
- نگران نباش! باران همیشه خوب است. به یاد داشته باش که بعد از باران، دنیا زیباتر میشود و همه چیز تازه و شاداب میشود.
جیک جیک کمی فکر کرد و گفت:
- راست میگویی، قرمز! اما من هنوز نمیتوانم پرواز کنم.
کفشدوزک گفت:
- بیایید با هم یک بازی جدید بسازیم! ما میتوانیم زیر باران ، از قطرات باران لذت ببریم.
جیک جیک به پیشنهاد قرمز فکر کرد و گفت:
- این عالی است! بیا کمی زیر باران پرواز کنیم!
آنها شروع به پرواز زیر باران کردند. جیک جیک بالهایش را به آرامی تکان میداد و قرمز با نقطههای قرمز و سیاهش در زیر قطرات باران پرواز میکرد. آنها با هم میخندیدند و از زیبایی باران لذت میبردند.
ناگهان، باران متوقف شد و خورشید از پشت ابرها بیرون آمد. جیک جیک با شادی فریاد زد:
- نگاه کن قرمز! حالا میتوانم توی آسمان پرواز کنم!
کفشدوزک با خوشحالی گفت:
- بله! و حالا میتوانیم با هم به دنیای زیبای بیرون برویم!
جیک جیک با شوق پرواز کرد و قرمز هم به دنبالش پرواز کرد. آنها با هم به دنیای تازه و شاداب بعد از باران رفتند و از زیباییهای طبیعت لذت بردند.
از آن روز به بعد، جیک جیک و قرمز هر بار که باران میبارید، کمی زیر باران میرفتند و بعد از آن با هم پرواز می کردند . آنها یاد گرفتند که حتی در روزهای بارانی هم میتوانند خوشحال باشند و از زندگی لذت ببرند.
🦋🌼🌸🦋
✅ارسال مطالب فقط با ذکر
نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز میباشد.
🌸🍂🍃🌸
کانال تربیت کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4