👌
دردودل آسمان مدینه با حضرت زهرا سلام الله علیها
قسمت پنجم
5⃣ دیشب که علی تو را غسل می داد، وقتی اشک های جانسوز او را دیدم ، وقتی ضجه های حسن و حسین را شنیدم، وقتی صورت خراشیدن زینب و ام کلثوم را دیدم ، دیگر تاب نیاوردم 😭
❗️نه من! که کائنات بی تاب شد و چیزی نمانده بود که من فرو بریزم و زمین از هم بپاشد و کائنات سقوط کند....
تنها یک چیز، آفرینش را بر جا نگاه داشت و آن، تکیه علی بود بر عمود خیمه خلقت، ستون خانه تو !
علی سرش را گذاشته بود بر دیوار خانه تو و زار زار میگریست، این اگرچه اوج بی تابی علی بود اما به آفرینش، آرامش بخشید و کائنات را استقرار داد .
چه شبی بود دیشب !😭
سنگینی بار مصیبت دیشب، تا آخرین لحظه حیات بر پشت من سنگینی میکند، همچنان که این قهر بزرگوارانه تو، کمر تاریخ را میشکند!
از علی خواستی - مظلومانه و متواضعانه- که تو را شبانه دفن کند و مقبره ات را از چشم همگان مخفی بدارد !
میخواستی به دشمنانت بگویی دود این آتش ظلمی که شما برافروخته اید، نه فقط به چشم شما که به چشم تاریخ میرود و انسانیت تا روز حشر از مزار دردانه خدا محروم می ماند!😔
چه سند مظلومیت جاودانه ای !
و چه انتقام کریمانه ای!.....
ادامه دارد....
https://eitaa.com/Ghesehkarbala