حس می کنم با دیگران بیگانه بودن را عاقل تر از هر عاقلی دیوانه بودن را زندانی این شعله های سرد تنهایی باید کمی تمرین کند پروانه بودن را یا با غم دلتنگی ات یا با سر زلفت یاد آوری کردی قرار شانه بودن را پیمانمان جای خودش مردم نمی فهمند یک لحظه از دنیای هم پیمانه بودن را من دوست دارم خنده های کودک خود را لالایی شب های این دردانه بودن را با خستگی ها،خستگی ها،خستگی هایش من دوست دارم مادر این خانه بودن را