✿‍✵✨🍃🪴<❈﷽❈>🪴🍃✨✵✿‍ 🍃🍂داستــــان‌هـــای                    پنـــــدآمــــــوز🍃🍂 ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ یکی از اساتید حوزه نقل میکرد روزی یکی از شاگرداش بهش زنگ میزنه که فورا استاد واسش یه استخاره بگیره استاد هم استخاره میگیره و بهش میگه بسیار خوبه معطلش نکن و سریع انجام بده چند روز بعد شاگرد اومد پیش استاد و گفت: میدونید استخاره رو برای چی گرفتم؟ استاد گفت نه شاگرد گفت تو اتوبوس نشسته بودم دیدم نفر فردی که صندلی جلوئی نشسته پشت گردنش خیلی صافه و باب زدنه هوس کردم یه پس گردنی بزنمش دلم می‌گفت بزن، عقلم میگفت نزن هیکلش از تو بزرگتره میزنه داغونت میکنه خلاصه زنگ زدم و استخاره گرفتم و شما گفتین فوراً انجام بده منم معطل نکردم و شلپ زدمش انتظار داشتم بلند شه دعوا راه بندازه اما یه نگاهی به من انداخت و گفت استغفرالله تعجب کردم گفتم: ببخشید چرا استغفار؟ گفت: دخترم یه پسر بیکار رو دوست داره و من با ازدواج اون مخالفت کردم ولی پسر همکارم که وضعیت مالی خوبی دارن به خواستگاریش اومده و میخوام مجبورش کنم که زن پسر همکارم بشه و الآن توی دلم داشتم به خدا می‌گفتم خدایا اگه این تصمیمم اشتباهه یه پس گردنی بهم بزن که بفهمم تا این درخواستو کردم تو از پشت سر محکم به من زدی همیشه با خدا مشورت کن درسته بهت پس گردنی میزنه ولی نمیذاره تصمیم اشتباه بگیری 🪴http://eitaa.com/joinchat/3093234336C811d28df6b