⚖️مسئولین بخوانند قرار بود حکومتمان رنگ و بوي علي را داشته باشد
اشرافیگری و رفاهزدگی و رفاهطلبی قاتلی است که به آرامی نفوذ میکند
مختار در ورودي کاخ ابن زياد ايستاده و به تخت خالي او مي نگرد(در ذهن خويش): خب جناب حاکم عراقين، اين هم تخت بخت!
مبارکت باشد. تکيه که بدهي، خواهي ديد که رؤيا نيست... رؤيا نيست... رؤيا نيست
مختار(با صداي بلند): ابا مفلس، بگو تخت را بردارند!
ابا مفلس: جسارت است امير، چاکران خيلي زحمت کشيده اند تا طبق آداب و رسوم قصر، تخت را بيارايند. عيب و ايرادي در آن ديديد؟
مختار: ايراد آن در بي عيبي آن است! برش داريد و جاي آن کرسي ساده اي بنشانيد. ابراهيم: هر مرکبي پالان خودش را مي خواهد ابو اسحاق. نشاندن کرسي ساده به جاي تخت در اين قصر مجلل، وصله ناجوري است.
مختار: جلوه اين تخت، خلق و خو را عوض مي کند ابراهيم. قرار است ما سوار بر تخت باشيم يا تخت سوار ما! ؟ سادگي ما در اين قصر، وصله اي ناجور نيست، شکوه اين قصر مجلل در برابر سادگي ما وصله ناجوري است! ما چند صباحي بيشتر مهمان اين قصر نيستيم ابراهيم. کودک نوپاي حکومتمان که راه رفتن بلد شود، جل و پلاسمان را جمع مي کنيم و در بنايي ساده بر کرسي قضاوت مي نشينيم. قرار بود حکومتمان رنگ و بوي علي را داشته باشد
*اشرافیگری و رفاهزدگی و رفاهطلبی قاتلی است که به آرامی نفوذ میکند و به درون قلب هر فردی و هر شخصی ممکن است رخنه کند، اما اگر مسئولی دچار آن شود، همان انحطاطی که حضرت امام(ره) از آن نام بردهاند، پیدا میشود.
در راه پیشرفت، اشرافیگری ممنوع است، لذتجویی ممنوع است، به فکر جمع کردن زخارف دنیا افتادن برای مسئولین ممنوع است. با این ممنوعیتها است که میتوانیم به قله برسیم .
و این سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی است که با تبعیت از سیره و روش زندگی امام انقلاب، هشدار میدهند و میبینند که برخی خوی اشرافیگری پیدا کردهاند و این روش برای انقلاب جز زیان چیز دیگری ندارد. قرار بود حکومتمان رنگ و بوی علی را داشته باشد
این پدیده مذموم (اشرافی گری) هنگامی اثر وضعی بدتری را به دنبال دارد که مسئولین حکومت را آلوده عوارض خود نماید، رهبر معظم انقلاب در سخنرانی 14/11/90 در این مورد خطاب به مسئولین نظام میفرمایند: «اولین ضعف ما گرایش به دنیاطلبى بود که گریبان بعضى از ماها را گرفت. بعضى از ما مسئولین دچار دنیاطلبى شدیم، دچار مادیگرایی شدیم؛ براى ما ثروت، تجمل، آرایش، تشریفات و اشرافیگری یواشیواش از قُبح افتاد. وقتى ما اینجور شدیم، این سرریز مىشود به مردم.
البته با عنایت به تأکید رهبر معظم انقلاب، این مفهوم بدان معنا نیست که مردم عادی از آفت اَشرافیگری در امان هستند، زیرا همانطور که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی دیگری در تاریخ 16/5/90 خطاب به مسئولین میفرمایند: «وقتى من و شما زندگیمان را زندگى رفاهطلبانه و اشرافى قرار بدهیم، مردم از ما یاد مىگیرند. یک عدهاى منتظر بهانهاند؛ به ما نگاه مىکنند، مىگویند آقا ببینید اینها چهجورى زندگى مىکنند، ما هم مىخواهیم همینجور زندگى کنیم.» مردم عادی هم میتوانند در معرض این خطر قرار گیرند، اما نتیجه و پیامدهای آلودگی مسئولین به مراتب خسارات بیشتری را به دنبال دارد.
در واقع اَشرافیگری در بین مسئولین نه تنها زمینه الگوسازی و افزایش انتظارات عمومی برای مشابهسازی سطح زندگی در جامعه را در پی دارد، بلکه افزایش شکاف طبقاتی و ایجاد فاصله مردم با مسئولین را نیز در پی خواهد داشت و این به مفهوم از دست دادن پشتوانه مردمی و کمرنگ شدن مقبولیت مسئولین، دولت و نظام حکومتی است.
همچنین این پدیده شوم بهتدریج زیربنای فکری و فرهنگی کشور را تضعیف نموده و باعث میشود تا فرهنگهای نامطلوب و نوظهور داخلی و خارجی مانند؛ عروسیهای بسیار پرهزینه، میهمانیهای اسراف گونه و حتی برگزاری مراسم تدفین و ترحیم آنچنانی و یا همنشینی با سگ و سایر حیوانات خانگی و غیرخانگی، خرید خودروهای گرانقیمت، تغذیه با غذاهای لاکچری، پوشش و آرایش نامتعارف برای آقازادهها و نیز افراد تازه به دوران رسیده و نوکیسهای که با رانت و رشوه و سوءاستفاده از موقعیتها، ثروت نامشروع خود را کسب کردهاند، به یک فرهنگ عادی برای فخرفروشی و به اسارت گرفتن عزت، کرامت و امنیت دیگران تبدیل شود