✍️ یه مدت بود خانومم ناخوش احوال بود، بخاطر هزینههای دکتر و رفت و آمد، همش سرش غُر میزدم، کلا آدم بد عُنُقی شده بودم تا اینکه یه روز که تو مطب دکتر منتظر ویزیت بودم، یه دفعه چشمم به تیتر مجله ای افتاد که روی میز قرار داشت، نوشته بود: «پیرمردی که همسرش را به دوش میگرفت ... » تیترش برام خیلی جالب بود. کنجکاو شدم که بخونمش، نوشته بود:
📜 همسرش نابینا شد، کارهای خونه رو خودش انجام میداد بارها با اون سن و سالش، همسر نابیناش و به دوش میگرفت و ازین محل به اون محل میبرد، تابستونا که هوا خیلی گرم میشد، همسرش رو میبرد پشت بام خونش و با احترام تو سایه مینشوندش 😊
👈 جالبتر اینکه چندین بار همسرش ازش خواست تا همسر دوم اختیار کنه، حتی خیلیا بارها بهش گفتن: شرایط شما اقتضاء میکنه زن دوم داشته باشید! جواب میداد: خانومم چشم نداره، اما دل که داره، نمیخوام دل همسرم و بشکنم ... 💔
✅ این مرد کسی نبود جز مؤسس حوزه علمیه قم، حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی 💡
🆔
@HEZBOLLAH_ANSAR