هدایت شده از هـاویر .
دلم میخواد بشینم همه حرفایی که یه عمر نتونستم به کسی بزنم رو بنویسم، همه اتفاقایی که لِهم کرد و هیچ کس نفهمید رو بنویسم، دلیل همه عصبانیتام، ناراحتیام همشونو بنویسم، همه اون حرفایی که حتی نمیتونستم به خودم بگمشون رو بنویسم، انقدر بنویسم تا مخم خالی بشه و چشمام پُر، انقدر بنویسم که دیگه حرفی نمونه تو گلوم، یه بار برای همیشه همشون رو بنویسم و بعد همشو به خاطر بسپارم ولی نمیدونم از کجا باید شروع کنم هرباری که میخوام بنویسم انقدر یهو همه چی هجوم میاره به مغزم که نمیدونم چیو بنویسم و وقتیم شروع کنم انقدر درگیر میشم و ساعت ها غرق نوشتن ناگفته هایی میشم که اگر بخوام ازش یه کتاب بنویسم چند جلد باید بدم بیرون گذر زمان از دستم در میره و به خودم میام میبینم نت گوشیم پر شده و من موندم و کلی حرف و دستی که دیگ توان تایپ نداره .