یادداشت های آمریکا، قسمت چهل و هشتم (سختگیری در تجویز دارو) یکی از نکات جالب در مراجعه به پزشکان، خودداری از دادن دارو بود. دخترم و پسرم هر دو آنفولانزا گرفته بودند. پزشک مربوطه امتناع می‌کرد از اینکه برای بچه‌ها دارویی را تجویز کند و برای تجویز دارو از ما اجازه می‌خواست که آیا دارو بنویسم یا نه؟ خانم‌ام از پزشک پرسید که پزشک شما هستید چرا از ما سئوال می‌کنید؟ ایشان در پاسخ گفت که همیشه دارو لازم نیست، ولی اگر شما بخواهید دارو می‌نویسم. دوباره ما سئوال کردیم که اگر فرزند خود شما بود چه می‌کردید؟ در پاسخ گفت که این بیماری باید دوره‌اش سپری بشود، چه دارو مصرف کنید و چه دارو مصرف نکنید. حال اگر شما خانه‌دار هستید من دارو پیشنهاد  نمی‌کنم، ولی اگر شاغل هستید و باید در فرصت کوتاهی بچه‌ها آرام بشوند، می‌توانید دارو استفاده بکنید. سخت‌گیری در تجویز دارو را من در برزیل هم در شهر ریو دیدم. قبل از روز کنفرانس ISCSCیک لحظه کمردرد عجیبی گرفتم، طوری که نمی‌توانستم کمر راست کنم. با این وضع در صحن کنفرانس حضور پیدا کردم و از یکی از مسئولان کنفرانس در مورد امکان دسترسی به پزشک سئوال کردم. مشکل این بود که من بیمه سفر نداشتم. یکی از بستگان دوستانِ برزیلی در کنفرانس فیزیوتراپیست بود. ایشان بعد از معاینۀ من گفتند که مشکل مربوط به عضلات است و نه استخوان. با توجه به درد شدیدم ایشان قرصی را با اکراه تجویز کرد و گفت «آدمی گاه مجبور است که دارو هم مصرف بکند».  @Habibollah_Babai