سلام
در مورد صحبت اون خانومی که گفته بودن توی اتاق نماز خوندن رو یه قانون کنیم، یه حرفی داشتم.
من لذتی که از سجده کردن در حالی که یکی از بچه ها روی کمرم نشسته و اون یکی می خواد در نزدیک ترین مکان به سر من، سرش رو روی مهر خودش بگذره و هر تیکه ی جانمازم توسط یکی از فسقلی ها به یه گوشه ی خونه رفته رو با هیچ چیزی عوض نمی کنم.
به نظرم اینطوری نماز با گوشت و خون بچه ها عجین میشه و شاید چه بسا که ثوابش و اثرات معنویش خیلی بیشتر از نماز با آرامش و توی تنهایی و سکوت باشه.
معمولاً وقتی بچه ها کوچیک هستن، بعد از نماز اونها رو روی پاهام می نشونم و دست هاشون رو توی دستهای خودم رو به آسمون می گیرم و باهم به زبون خودشون دعا می کنیم: خدایا امام زمان ما رو زودتر برسون ... خدایا حال همه ی مریضا رو خوب کن ... خدایا هرکی خونه نداره بهش خونه بده ... خدایا هرکی بچه نداره بهش بچه بده😍😅
بعد کم کم بزرگتر که شدن، خودشون بعد از نماز میان کنارم و همین دعاها رو میگن.
در مورد بقیه ی عبادات و مستحبات هم از اونایی که همراه با بچه ها (و حتی بدون حال ظاهری) انجام دادم، بیشتر نتیجه گرفتم تا اونایی که توی خلوت و تنهایی و با اشک و حال انجام دادم.
#شکوه_خانواده
#فرزندان_بالی_برای_پرواز
#تجربه_نگاری
https://zil.ink/mehre_fereshteha