💠خاطره ای از شهامت و شجاعت شهید امنیت حاج حامد عبداللهی🌷 یکی از روزهای سال ۹۶ ظهر ساعت تقریبا ۳ بعدازظهر بود ، بنده از یک ماموریت از مرز برگشته بودم خسته بودم ، اومدم دست و صورتم را شستم که برم استراحت کنم دیدم شهید والامقام حامد عبدالهی با عجله اومد با ماشین ویژه چک و خنثی با حالتی عجله وار گفت دو تا تکاور سریع سوار بشند ، من برگشتم گفتم من نمیام دو تا دیگه را ببرید یکدفعه با لبخندی برگشت گفت تو هم بیا مورد مهم و خطرناکی است ، از اونجایی که بنده شوق و ذوق داشتم و ارادت خاصی به شهید توی اون گرمای شدید شهر راسک وسایل خودم را همراه با یکی دیگر از بچه های همون شهر که متاسفانه در حمله تروریستی ۱۶ فروردین در یکی از پایگاه ها جانباز و یکی از چشمان خود را از دست داد ، سوار شدیم ، شهید حامد با سرعت رانندگی میکرد و یک تیم از مرزبانی و انتظامی هم با ما همراه شدند ، در مسیر راه از شهید حامد پرسیدم جریان چی هست گفت عجله نکن میفهمی ، من هم آدم عجولی بودم گفتم یعنی من نامحرم هستم گفت یک تله انفجاری بزرگ در زیر یکی از پل های ورودی به شهر کار گذاشتند که از دست قضا یک معتاد متجاهر برای استراحت رفته بود زیر پل و چشمش به سیم های مشکوکی افتاده بود دقیق نگاه کرده بود و متوجه یک بمب بزرگ شده بود و سریع به بچه های پاسگاه محل اعلام کرده بود ، از اونجایی که تیم متخصص چک و خنثی در اون شهرستان فقط دو نفر بودند و فقط شهید حامد اون روز حضور داشت اعلام شده بود که ما وارد صحنه شدیم . شهید با لبخندی که داشت به لهجه شیرین دلگانی به بنده گفت« وای اگر قدم اشتباه برداری جفتمون پودر میشیم»، بقیه افراد منطقه را پوشش و ماشین های قطع ریموت از راه دور را روشن کردند . من و شهید رفتیم زیر پل دستگاه مخصوصی که جزییات را نشون میداد را روشن کردیم ، البته بنده تیم تامین شهید بودم ، تقریبا چند روزی میشد تله انفجاری از راه دور را کار گذاشته بودند ، به خواست خداوند متعال یکی از سیم ها به هر دلیلی قطع شده بود ، شهید حامد با آرامشی که داشت تله انفجاری را از دل زمین که در یک بشکه نصفه جاسازی کرده بودند در آورد و بعد به یک مکان امنی بردیم و با مهارت خاصی منهدم اش کرد ، در لحظه انهدام تله انفجاری من یکصد متری دور بودم اما با صدای انفجار و موج انفجار زیر پایم چنان لرزید و جایی که منهدم اش کردیم چندین متر گود شده بود . خلاصه اگر رشادت و شجاعت شهید حامد عبدالهی نبود احتمالا مجدد گروهک های معاند این تله انفجاری را فعال میکردند و جان چندین انسان بیگناه را میگرفتند ، این یکی از ده ها رشادت های شهید حامد عبدالهی در مرز بود . 👈لذا از مسئولین آقای فرماندار و شهردار محترم خواهشمندیم، حداقل برای شادی روح شهید حامد عبدالهی و شهید محمدحسین بامری که در خاطرات بعدی از رشادت ایشان هم خاطره مینویسم عاجزانه تقاضا دارم خیابانی را بنام شهدای امنیت یا یادبودی از این شهدای امنیت در شهرستان دلگان بسازید تا جوانان و نوجوانان شهرمان به جانفدایی ها و رشادت های شهدایمان افتخار کنند . کانال پاسدار شهید حاج حامد عبداللهی ⤵️ https://eitaa.com/HajHamedAbdullahi