◀️ خرافات ▶️
💎 دستش را خاراند گفت : اهان مثل این که قرار پول بیاید به دستم .
کمی بعد پایش را خاراند و گفت : مثل این که قرار است مسافرت بروم .
بعد گوشش را خاراند و گفت: یکی داره پشت سرم حرف می زند .
خلاصه بگویم که به همه چیز اعتقاد داشت بجز حمام !!
#داستان_کوتاه
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
👉👉🌹
@Hakimaneh 🌹👈👈