بیانصافی!
نکته: روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی(ع) نزد اصحاب خود فرمودند: من دلم خیلی به حال ابوذر غفاری میسوزد، خدا رحمتش کند. اصحاب پرسیدند چطور؟
مولا فرمودند: آن شبی که به دستور خلیفه مأموران به منظور بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه او رفتند، چهار کیسه اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند.
ابوذر خشمگین شد و به مأموران گفت: شما دو توهین به من کردید؛ اول آنکه فکر کردید من علیفروشم و آمدید من را بخرید، دوم آنکه، بیانصافها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟ شما با این چهار کیسه اشرفی میخواهید من «علی»فروش شوم؟
تمام ثروتهای دنیا را که جمع کنی، با یک تار موی «علی» عوض نمیکنم. آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست. مولا گریه میکردند و میفرمودند: به خدایی که جان «علی» در دست اوست قسم، آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست... سه شبانهروز بود که او و خانوادهاش هیچ نخورده بودند.
نظر: امروزه یاران پا به رکاب امام روحالله و امام خامنهای در سراسر جهان سبب سرفرازی انقلاب اسلامی شدهاند. وصیتنامههای شهدای مدافع حرم که نسل سوم یا چهارم انقلاب هستند، نشاندهنده این ارتباط عمیق آنها با رهبر و مقتدای خویش است.
یکی از وصیتنامههای این شهدا مربوط به شهید صدرزاده از فرماندهان فاطمیون است که مینویسد:
«خدایا از تو ممنونم بیاندازه که در دل ما محبت سیدعلی خامنهای را انداختی تا بیاموزد درس ایستادگی را، درس اینکه یزیدهای دوران را بشناسیم و جلوی آنها سر خم نکنیم. از تمام دوستان و آشنایان در ابتدای وصیتنامه خویش تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش دهند تا گمراه نشوند.»
این جملات شیرین یادآور آن ارادت ابوذر به علی زمان بود. امروز اگرچه برخی درصددند اجر معنوی دفاع از حرم را با پول و حق مأموریت معنا کنند؛ اما سخت در اشتباه هستند و بسیار بیانصافند که ارزش جهاد، ارزش پیروی از امام و دفاع از حرم را با پول و مال دنیا مقایسه میکنند.