☝️☝️☝️ همین‌طور، ندیدی آن کسی* را که از شهر ویرانه‌ای عبور می‌کرد که ساکنانش مرده بودند. با تعجب، به خودش گفت: «مردمِ این شهر را بعد از مردنشان خدا چطور در روز قیامت زنده می‌کند؟!» پس خدا جانش را برای مدت صد سال گرفت. بعد، زنده‌اش کرد و پرسید: «چند سال در حال مرگ ماندی؟» جواب داد: «یک روز مانده‌ام یا کمتر از یک روز.» فرمود: «نه، بلکه یک‌صد سال مرده بودی! ببین خوردنی و نوشیدنی‌ات، بعد از این‌همه مدت، فاسد نشده؛ اما ببین الاغت چطور متلاشی و پوسیده شده است! این ماجرا را ترتیب دادیم تا زنده‌شدنِ تو را نشانۀ قدرتمان برای مردم قرار دهیم و... . حالا به استخوان‌های الاغت نگاه کن که چطور سرِهمشان می‌کنیم و گوشت و پوست بر آن‌ها می‌رویانیم!» همین‌که چگونگی زنده‌شدنِ مردگان برایش روشن شد، اعتراف کرد: «بله، می‌دانم که خدا از عهدۀ هر کاری برمی‌آید.»                               سوره بقره آیه ۲۵۹