. بریده کتاب راض بابا - راضیه ساکتی؟! تو می‌خوای چه کاره بشی؟🙂 راضیه که در حال بازی کردن با جلد کتابش بود، سرش را بالا آورد.. نفس عمیقی کشید و به اطرافش نگاه کرد و بعد دوباره به کتابش چشم دوخت..🌱🌸 _ خانم, من... من دوست دارم یکی از یاران امام زمان (عج) بشم.. نگاه‌ها روی راضیه ثابت ماند. صداهای آهسته و خنده‌ها را از اطرافم به سختی می‌شنیدم.. _ چه خیالاتی! یار امام زمان! اینم شد آرزو؟✨ @Hamrahe_Shohada