🇮🇷🇵🇸
#یادداشت
🔰 چند روایت از اقتصاد پهلوی (۲)
🍃🌹🍃
۲. هیچ کنترلی بر اقتصاد کشور وجود نداشت
«بهمن آبادیان» که در رژیم پهلوی چند سالی را معاون رئیس سازمان برنامه بوده است، در خاطراتی از وضعیت نابسامان اقتصاد ایران در دهه ۵۰ میگوید: «حوالی سال ۱۳۵۶ بود که کاملاً مشهود بود که هیچ کنترلی بر امورات کشور وجود ندارد و اصطلاحاً کنترل در دست هیچکس نیست؛ یعنی حقیقتاً کنترل مالی، کنترل پولی و... تماماً از دست مقامات ایرانی خارج شده بود. غیر قابل تصور بود ایران با یک سرعتی مثلاً صد مایل در ساعت داشت به سمت ویرانی جلو میرفت و هیچ کسی در آنجا نبود که پایش رو روی ترمز بگذارد و کشور را به سمتی سوق دهد. ایران یک درآمد ۲۰ میلیارد دلاری در سال داشت، اما هند که بیست برابر ایران جمعیت داشت از چنین امکانی برخوردار نبود. حقیقتاً شرایط وحشتناک بود، با تمام منابعی که کشور در دسترس داشت، میتوانست آنها را به صورت صحیح مدیریت کند و کشور را به جایی رسانده بود که بخش خصوصی هم کاملاً کنترل از دستش در رفته بود. با توجه به اینکه بانکها به طور غیر معقولی به هرکسی که میخواستند وام میدادند، هر کاری که میخواستند میکردند، حتی بخش دولتی و در سازمان برنامه هم مسئولیتی وجود نداشت.»
۳. حتی ظرفی برای خوردن آب نبود!
«نصرتالله امینی» که در دهه ۳۰ برای مدتی شهردار تهران بود، روایت جالبی از نبود حتی آب آشامیدنی در تهران دارد. امینی میگوید: «یک روز به همراه مدیرکل امور شهر برای بررسی شرایط به سطح شهر رفتم. وقتی به جنوب شهر رفتم، خیلی متأثر شدم. آن موقع تهران آب لولهکشی نداشت و یک منجلابی به جنوب شهر میرفت و آب جنوب تهران توسط این بشکهدارها میآمد و به آب شاه معروف بود. در واقع آب را سطلی میفروختند. روزی که برای سرکشی رفتم، دیدم یکی از بشکهدارها با یک تفرعنی ایستاده و مردم فقیر حتی کوزه نداشتند تا از او آب بخرند و به ناچار در همان کوزههای شکسته اجازه میخواستند که آب بریزند. البته آنجا خیابانهای درستی هم نداشت؛ یعنی از میدان شوش به طرف دروازه غار خیابانی نبود و از دروازه غار هم به طرف خیام امروز امتداد نداشت.»
#پهلوی_بدون_روتوش
🆔
https://eitaa.com/Hananebasirat