🌱يهوديان مدينه مي‏خواستند فاطمه(س) دختر رسول اكرم (ص) را تحقير کرده و خوارش سازند.به همين سبب در يک مجلس عروسي زنان خود را به بهترين زيورها آراستند و بر آنها فاخرترين لباسها را پوشاندند. آنگاه به نزد رسول خدا (ص) آمده و با شيطنت از او اجازه خواستند تا دخترش فاطمه(س) به مجلس آنان درآيد. 🌱رسول اكرم(ص) فرمود: اجازه او با علي است. انّها زوجة عليّ‏بن ابي‏طالب و هي بحکمه از او خواستند تا در نزد علي «عليه السلام» شفاعت کند، رسول خدا(ص) هم شفاعت کرد و بنا شد زهرا(س) به مجلس درآيد. 🌱جبرئيل در دم فرود آمد و با خود لباس و عطر و زيورهاي بهشتي آورد که هيچ‏کس نظيرش را نديده بود. زهرا(س) به مجلس درآمد، و ماه از شرم پنهان شد. همه زنان مجلسي از بهت انگشت بر دهان گرفتند و به وي خيره شدند، زيرلب مي‏گفتند: گويا بدر اين بار در خانه ما به چلّه نشسته. آنگاه در دم همچون سحره فرعون از پا افتادند و در سجده بر زمين بوسه زدند. 🌱جمع زيادي در آن جشن عروسي به برکت حضرت زهرا(س) جشن تشرف به اسلام گرفتند. ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar