🔹حکایت زن زیبا و قاضی مکار: جوحی یک سال گرفتار فقر و درویشی شد. وقتی خود را از همه سو بی چاره دید،به خانه رفت و به زنش گفت:ای زن!سلاح که داری،پس بلند شو و شکاری پیدا کن تا او را بدوشیم و از او شیری به دست بیاوریم زن تا این را شنید،انگار از خدا خواسته باشد،بلند شد و پیش قاضی رفت... ادامه داستان در کانال زیر👇 https://eitaa.com/joinchat/4166058591C307670161d