✅ تفاوت تأويل با تعبیر
در سورهٴ «يوسف» بسياري از موارد با تأويل ياد شده است در آغاز قصه يوسف (سلام الله عليه) اينچنين آمده است كه من يازده ستاره را ديدم با شمس و قمر كه براي من سجده ميكنند.
آيه چهار سورهٴ «يوسف» اين است كه ﴿إِذْ قَالَ يُوسُفُ لاَِبِيهِ يَا أبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَباً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ﴾ بعد وقتي به آن مقام عزت رسيد برادران او و پدر و مادر او طبق اين نقل آمدند در برابر او خضوع كردند گفت اين تأويل رؤياي من است ﴿وَخَرُّوا لَهُ سُجَّداً﴾ گفت اين تأويل رؤياي من است كه من قبلاً ديده بودم ﴿وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَي الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّداً﴾ كه آيه صد سورهٴ «يوسف» است ﴿وَقَالَ يَا أَبَتِ هذا تأويل رُؤْيايَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقّاً﴾ كه تأويل در حقيقت بي تناسب با تعبير نيست منتها تعبير رؤيا مربوط به عالم الفاظ و مفاهيم است كه يك معبّر از آن صورتي كه شخص به يادش است عبور ميكند تا به مطلبي كه به ذهنش برسد، برسد و چون از اين صورت عبور ميكند به آن مسئله اصلي ميرسد اين را ميگويند تعبير و اگر آن مسئله اصلي در خارج واقع بشود آن را ميگويند تاويل. پس تأويل آن وجود خارجي است تعبير اين صورت مفهومي است.
وقتي يوسف(سلام الله عليه) به آن مقام رسيد برادران او و همچنين پدر و مادر او طبق اين نقل در برابر او خضوع كردند و تواضع كردند فرمود اين تأويل آن رؤيا است يعني آنچه كه در آيه چهار همين سوره آمده است ﴿إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَباً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ﴾ اين ميشود رؤيا. اگر اين رؤيا را كسي براي اوتعبير ميكرد ميگفت تو به جايي ميرسي كه يازده نفر در برابر تو خضوع ميكنند و دو شخصيت هم به تو احترام ميكنند اين ميشد تعبير رؤيا وقتي اين واقعيت در خارج محقق شد ميشود تأويل رؤيا. پس يك رؤيا است و ديگري تعبير رؤيا و سومي تأويل رؤيا.
تأويل كاري با الفاظ و مفاهيم و معاني ذهني ندارد تأويل ميشود وجود خارجي. پس تعبير رؤيا غير از تأويل رؤيا است لذا يوسف(سلام الله عليه) فرمود ﴿هذا تأويل رُؤْيايَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقّاً﴾ اين تأويل رؤيا است.
💬 آیتالله جوادی آملی، تفسیر تسنیم، سوره مبارکه آلعمران، آیه ۷
استاد حسن عباسی
💠
@Hasanabbasi_ir