آغاز عادیسازی در عرصهی رسمی
۱. در فتنهی سال هشتادوهشت، رهبر انقلاب اصرار کردند که محمد خاتمی از جریان فتنه، فاصله بگیرد و اعلام برائت کند. این خواستهی حداقلی، هیچگاه با پاسخ مثبت از سوی خاتمی مواجه نشد تا اینک که سالها از آن واقعه گذشته است. خاتمی، هرگز حاضر نشد از فتنهای که در اصل و اساس، معطوف به انهدام نهاد ولایت فقیه و تضعیف شخص رهبر انقلاب بود، اعلام برائت کند، بلکه تا پایان در کنار میرحسین موسوی و مهدی کروبی ماند. در این سالها نیز او به هر بهانه، در برابر انقلاب، صفآرایی کرده و آن را به چالش کشیده است. آخرین آنها، حمایت وی از اغتشاش بود. ازاینرو، رهبر انقلاب نهفقط او را به دیدار نپذیرفتند، بلکه حتی به نامههای او نیز پاسخ ندادند. او همچنان، جزو سران فتنه است و به تعبیر رهبر انقلاب، فتنه و فتنهگران نیز، «خط قرمز نظام» هستند.
۲. با این حال، متأسفانه پزشکیان، هم در انتخابات از خاتمی نام برد و هم دیروز با وی دیدار داشته است. او به عنوان «رئیسجمهور»، با یکی از سران فتنه، ملاقات داشته و بدین جهت، «خط قرمز نظام» را زیر پا نهاده است. اکنون چه کسی باید گریبان وی را بگیرد و از او توضیح بخواهد که چرا التزام عملی خویش به ولایت فقیه را مخدوش کرده است؟! مگر وی در تبلیغات انتخاباتی، بارها از مقام معظم رهبری نام نیاورد و به سیاستهای کلی نظام، اشاره نکرد؟!
۳. پیش از این نوشته بودم که پزشکیان، «کاتالیزور عادیسازی» است و میخواهد طرحهای ناتمام اصلاحطلبان را به اجرا درآورد. او در سایهی آنها نشسته و ارادهاش، مشروط به آنهاست. ملاقات با خاتمی، یکی از گامهای وی در راستای عادیسازی است. عادیسازی یعنی درهمشکستن خطوط قرمز انقلاب و زدودن ارزشهای انقلابی. او در سیاست خارجی و اقتصاد و فرهنگ، تابع و مطیع دولتهای اصلاح و اعتدال است و افزودهای ندارد. ازاینرو، ساختارشکنیهای این دو دولت را ادامه خواهد داد. سعید حجاریان، نام این «ساختارشکنیها» را «عادیسازی» گذاشته است تا به این واسطه، وضع انقلابی را نامطلوب و استثنائی و نابهنجار نشان بدهد. پس از سه سال آرامش و اطمینان در دولت شهید رئیسی، دوباره نزاع بر سر امتداد خط اصیل انقلاب آغاز خواهد شد و استحالهی انقلاب به مسألهی بالفعل تبدیل خواهد شد.
●
دکتر مهدی جمشیدی
ـــ ـ ـ ـــ ـ
۞
حوزهقمـ Hawzeh_Qom