🕊 🌿🕊 🕊🌿🕊🌿 🌿🕊🌿🕊🌿 🕊🌿🕊🌿🕊🌿 (شلمچه) ۳۹ بعضـی از ایـن بچه ها، مجروح در خط افتـاده بودند که نیروهای بعثـی بـا تانـک از روی جسـم مجروحشـان عبـور کردنـد. یـا آن صحنه ای که گلولۀ تانک دشـمن درست به وسط بی.ام.پی حامل بچه های گروهان شـهید باهنر خـورد و همۀ نیروهای داخل و روی آن و از جمله برادر شـعبانی فرمانده گروهان شـهید باهنر زندهزنده ً مرحلۀ سختی بود.« در آتش سوختند. مرحلۀ سوم عملیات، واقعا شـلمچه در بدو ورود نیروهای سـپاه توحید به خون نشسـت، اما ایـن ایثارها و از خود گذشـتگی ها، پلی شـدند بـرای فتح بزرگ. »فقط مانده بود خونینشـهر. از شـمال تا منطقۀ طلاییه جلو رفته بودیم و در کوشـک به جادۀ زید ـ حسـینیه رسـیده بودیم و الحاق انجام شـده بود. •نویسنده:آقای کمال سپاهی 📖