#ویژه_محرم
سبک زمینه ده شب محرم الحرام ۱۴۰۳
شاعر : حسین بابانیا
شب اول شب حضرت مسلم (ع)
----
قسمت ما شد آخر
دوری و درد و بلا
من رفتم اما حسین
نیا به کوفه آقا
آقا اینجا دارن
تیر سه شعبه می زنن
از حالا واسه اسباشون
نعلای تازه می خرن
داغه بازارشون
زنجیر و نیزه کارشون
تا که یتیمو میبینن
گل می کنه آزارشون
بی وفایی رسم زمونه است
سکوت مردماش نشونه است
تا نماز عشا رو که خوندم
فهمیدم همه حرفا بهونه است
«یا حسین به کوفه نیا نیا نیا»
روی دارالعماره
می بینم اشک و گریه ات
برگرد و رحمی کن به
حمیده و رقیه ات
برگرد اینجا همش
درهم و دینار حاکمه
نامه یه کاغذ بازی بود
شمشیر و نیزه لازمه
برگرد آخه حسین
چیزی که نیستش حافظه است
انگاری اصلا نیستی تو
دعوا سر یه جایزه است
از همین حالا دعوا دارن
چی غنیمت میخوان بیارن
من نمیدونم روی بوم ها
چرا سنگ و هیزم میذارن
«یا حسین به کوفه نیا نیا نیا»