هیئت مجازی 🚩
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 •°| #قصه_دلبرے(4) 📚 |•° رمان : #دل_آرام_من قسمت 2⃣ در رشته آمادگی جسمانی فعالیت می‌‌کن
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 •°| (4) 📚 |•° رمان : قسمت 3⃣ ✍وقتی آمد آنقدر شیرین زبان بود و خوب حرف می‌زد که به راحتی آدم را وابسته خودش می‌کرد😊 همیشه فکرمیکردم با سخت گیری خاصی که من دارم به این راحتی به هرکسی جواب مثبت نمیدهم😁 چون خودم در ورزشهای رزمی دفاع شخصی و کنگفو کار می کردم علاقه داشتم همسرم هم رزمی کار باشد🗡☺️ ‌هر رشته‌ای را اسم می‌بردم،امین تا انتهای آن را رفته بود😳 در 4 رشته ورزشی جودو،کنگفو،کاراته و کیک بوکسینگ مقام کشوری داشت،آن‌ هم مقام اول یا دوم!😑 همان جلسه اول گفت رشته ورزشی شما به نوعی برای خانم‌‌ها مناسب نیست و حتی پیشنهاد جایگزین‌هایی داد!😒 گویا مقالاتی در این زمینه نوشته بود و حتی رشته ورزشی جدیدی را ابداع کرده بود..😍 این جلسه اولین جلسه‌ای بود که ما تنها صحبت کردیم.. خصوصیات اخلاقیمان شباهت زیادی به هم داشت😊 امین واقعاً به طرف مقابل خیلی بها می‌داد😊 قبل از اینکه کاملاً ‌بشناسمش،فکر می‌کردم آدم نظامی پاسدار،با این همه غرور،افتخارات و تخصص در رشته‌های ورزشی چیزی از زن‌ها نمی‌داند!😒 اصلاً‌ زمانی نداشته که بین این‌همه زمختی به زن و زندگی فکر کند🤔 اما گفت«زندگی شخصی و زناشویی‌ و رابطه‌ام با همسرم برایم خیلی مهم است!مطالعات زیادی هم در این زمینه داشته‌ام و مقالاتی هم نوشته‌ام.» واقعاً بهت زده شده بودم..😐 با خودم می‌‌گفتم آدمی به این سن و سال چگونه این همه اطلاعات دارد🤔😐 انگار میدانست چگونه باید دل یک زن را به دست بیاورد..🙊 هیچ چیزی را به من تحمیل نمی‌کرد مثلاً‌ می‌گفت فلان رشته ورزش ضررهایی دارد،می‌توانید رشته خودتان را عوض کنید اما هرطور خودتان صلاح می‌دانید. من کنگفو کار می‌کردم که به نظر امین این رشته آدم را زمخت می‌کرد و حس مردانه به خانم می‌دهد. این‌ها موجب می‌شود که زن احساساتی نباشد. به جزئی ترین مسائل خانم‌ها اهمیت می‌داد👌واقعاً‌ بلد بود خودش را در دل یک زن جا بدهد! من همچنان گزینه سکوت را انتخاب کرده بودم..! درمقابل امین حرفی برایم نمانده بود..😶 ادامه دارد..😉 🍃 بھ قلم: 🌸کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است...🍃 🌹| @Heiyat_Majazi 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃