🍃🇮🇷
تو شبهای قدر هر جا رو نگاه میڪردی یه جوون نشسته بود با خودش خلوت ڪرده بود یه جوری قربونـ صدقه خدا میرفت؛ من ڪه بنده بودم دلم ضعف میرفت؛ دیگه چه برسه
به خدایے ڪه ارحم راحمینه😍
یه جوری الغوث الغوث میگفت
ڪه ناخودآگاه اشڪت جاری میشد✋
این از اعتقادمون به خدا☝️
🍃🇮🇷