🍃🎐•| ✨ از تمرينات قبل از عمليات برگشته بوديم و از تشنگی له له می‌زديم.🤒 دم مقر گردان چشم‌مان افتاد به ديگ بزرگی كه جلوی حسينه گذاشته شده بود🌧 یکی از بچه‌ها با آب و تاب داشت ملاقه را به ديگ می‌زد و می‌گفت: آی شربته! آی شربته! بچه‌ها به طرفش هجوم آوردند،🏃‍♂ وقتی بهش نزديک شديم ديديم دارد می‌گويد: آی شهر بَده! آی شهر بَده! معلوم شد آن قابلمه بزرگ فقط آب دارد و هر كس كه خورده بود ته ليوان‌ش را به سمتش می‌ريخت.😂 يكی هم شوخی و جدی ملاقه را از دستش گرفت و دنبالش كرد..🤣 . . شھـادت سنگـ را بوسیدنے ڪرد 🙃👇 🍃🎐•| Eitaa.com/Heiyat_Majazi