🍃🌸🍃
🌸🍃
🍃
°•○●﷽●○•°
•°|
#قصه_دلبرے(2) 📚 |•°
رمان :
#قدیس
قسمت 5⃣3⃣1⃣
تا این ڪه عده اے بر او شـویدند و او را به قتــل رساندند در حالــے ڪه او مستحق مرگ نبود.
امروز آنچــه بر شما شایستــه است این است ڪه قاتلان او بگیرید و حڪم خدا را درباره ے آنان اجرا ڪنید.
سخنان عایشــه شڪافــے در میان یاران عثمان بن حنیـف به وجــود آورد؛ گروهــے به تصدیق و گروهــے به تڪذيب او پرداختند.
مردے از بصـره آنان را آرام ڪرد و گفت:
🔻🔻🔻🔻
@Heiyat_Majazi
اے مــردم!
آگاه باشیـد و به آن چه مےشنوید
#اندیشه ڪنید.
این گروه مےگویند براے انتقام خون عثمان به بصــره آمده اند، اما مگر قاتلان عثمان در بصره هستند؟!
آن ها اگر راسـت مےگفتند باید به مدینه مےرفتند نه بصــره.
ما با علــے
#بیعــت ڪرده ایم و بر بیعــت او پایداریم.
مردے دیگر رو به عایشــه گفت:
اے ام المؤمنیــن!
تو همســر پیامبر مان هستــے و از جانب خدا حرمــت و احترام داشتــے.
ولــے پرده ے حرمــت خود را دریدے.
اگر با اختیــار خود آمده اے از همین جا باز گرد و اگر به اڪراه آورده شده اے، از ما ڪمڪ بگیر تا یارے ات ڪنیم.
آن روز دو سپــاه با هم سخن گفتند و توافق ڪردند ڪه افراد سپــاه مڪه وارد بصــره شوند و در خانه هاے دوستان و بستگانشان ساڪن شوند تا عثمــان بن حنیف نامه اے به علــے بنویسد و از او ڪسب تڪلیف ڪند.
اگر علــے قاتــل عثمــان را به آن ها تحویل داد ڪه هیــچ؛ در غیــر این صورت تصمیم گرفته خواهد شد ڪه چه ڪنند.
اما هنوز پاسخــے از علــے نرسیده بود ڪه آن ها به دارال ڪردند.
عده اے را ڪشتند و بصره را به تصرف خود در آوردند.
عثمان بن حنیف را ریــش و مو تراشیده از بصــره بیرون ڪردند و بر دارا الحڪومه ے بصره مسلط شدند.
#ادامھ_دارد🍃
بھ قلمـ✍:
#ابراهیم_حسن_بیگے
🌸کپے با ذڪر منبع
و نام نویسنده بلامانع است ...🍃
منـــبع📥
📩
@chaharrah_majazi
رمـــان فوق العاده👋☝️
هرشب ساعت 🕘 از ایـن ڪانال👇😍
📙
@Heiyat_Majazi
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃