💢 در مقاله «کلانشهر و حیات ذهنی» جورج زیمل، کلانشهر (متروپلیس) نه‌تنها به‌عنوان یک محیط جغرافیایی یا شهری توصیف می‌شود، بلکه به‌عنوان یک شیوه زندگی و ذهنیت خاص تحلیل می‌گردد. زیمل کلانشهر را محیطی می‌داند که با تضادها، محرک‌های مداوم، و آزادی‌های فردی همراه است، اما در عین حال باعث بیگانگی، بی‌تفاوتی، و سطحی شدن روابط انسانی می‌شود. بنابراین، کلانشهر فقط یک مکان نیست؛ بلکه بازتابی از مدرنیته و پیچیدگی‌های اجتماعی-روانی آن است. 🔻این ویژگی‌ها سبب می‌شود که کلان‌شهر با سبک زندگی اسلامی ایرانی ناسازگار باشد. کلان‌شهر انسان مرچنت و کاسب تولید می‌کند. انسانی که بجای اینکه به دنبال وسعت قدر خویش باشد و از آن طریق وسعت رزق پیدا کند، خودش به دنبال کسب می‌رود. 🔻هم‌چنین کلانشهر با از بین بردن هنجارهای اجتماعی و اخلاقی که سبب کنترل رفتار انسان می‌شوند، شهر را به محل بروز فردیت افراد تبدیل می‌کند. ✅ مشاهده ویدئو در یوتیوب و آپارات: youtu.be/n3Wh9oeXF4s aparat.com/v/bjim7ck اندیشه هجری | امیر گودرزی @Hejri_Thought