🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 عبدالله بن مسعود نقل می کند که پیامبر صلی ‌الله‌ علیه‌ و ‌آله روزی مرا صدا کرد و روایتی فرمود: که من در آسمان چهارم در معراج در حضور ارواح انبیا و وجود عیسی و خضر حضور داشتم. جبرئیل گفت: از ایشان سوال کن چه شد پیامبر شدید؟ گفتند: ما پیامبر شدیم چون ولایت تو و علی علیه‌السلام را قبول کردیم. صعصعة بن صوحان آمد خدمت علی علیه‌السلام و گفت: آقاجان از مناقبت بگو تا کیف کنم. حضرت فرمود: بد است از خودم تعریف کنم. تو بپرس: جواب میدهم. پرسید آقا تو بالاتری یا آدم؟ فرمود: من. چون به آدم گفتند: عالم برای تو جز این درخت و او دوری نکرد ولی من در عمرم نان گندم نخوردم. گفت: شما بالاتری یا نوح؟ فرمود: من چون برای فرزند نوح آمد او از اهل تو نیست و ناشایست است. اما برای فرزندان من آمد سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّة گفت: تو بالاتری یا ابراهیم؟ فرمود: من بالاترم ابراهیم برای یقینش گفت خدا پرندگان را زنده کند ولی من گفتم پرده ها کنار برود یقین علی ذره ای اضافه نمی شود. گفت: آقا تو بالاتری یا موسی؟ گفت: من. موسی دستش به یک خون آغشته بود و برای تبلیغ که می خواست برود ترسید و گفت خدایا برادرم هارون را با من همراه کن. ولی من برای ابلاغ وقتی به مکه رفتم تنها بودم و دستم به خون تمام مشرکان آلوده بود. گفت: تو بالاتری یا عیسی؟ فرمود: من. مادر عیسی را از خانه خدا خارج کردند ولی مادر مرا از در اختصاصی به خانه خدا راه دادند. گفت: آقا تو بالاتری یارسول الله صلی ‌الله‌ علیه‌ و ‌آله؟ فرمود: من نفس و جان پیامبر صلی ‌الله‌ علیه‌ و ‌آله  ام. داماد و خلیفه و وصی و صاحب لوای پیامبر صلی ‌الله‌ علیه‌ و ‌آله هستم. 📚 شیخ صدوق، أمالی الصدوق، لبنان، بیروت، انتشارات اعلمی، سال 1400 ه ق، چاپ پنجم، ص 58 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 با انتشار مطالب کانال و دعوت دوستان در ثواب نشر فضائل مولا امیرالمؤمنین سهیم شوید . https://eitaa.com/joinchat/3215786309Cc640a826b3