˼ پروانہ‌شدن˹
_
گفت:بعدازاین‌حالش‌خوبہ‌ازخواب پریدم؛ چنان‌بوی‌گل‌نرگس‌تواتاق‌پیچیده‌بود. . کہ‌بقیہ‌ی‌مریضامیپرسیدن‌کی‌اینجاگل نرگس‌خریده؟! یہ‌شاخہ‌ازاون‌گل‌بهمون‌بدین . . چقدربوی‌خوبی‌داره. . گفت:دکتراومدوپسرمومعاینہ‌کرد؛ گفت:بچتون‌علائم‌نداره خیلی‌عجیبہ! هیچ‌علائمی‌ازبیماری‌توی‌بدنش نیست. ورفت! سپرده‌بودآزمایش‌بگیرن‌دوباره؛ آزمایش‌گرفتن‌وهیچ‌علائمی‌نبود! وگفتن‌پسرت‌مرخصہ‌ومیتونی‌بری؛ گفت:خیلی‌پولدارنبودیم وقتی‌خواستم‌برم‌و‌‌تصویہ‌کنم، گفتن‌کہ:خانم‌حساب‌شماتصویہ‌شده، تازه۴۰۰هزارهم‌بیمارستان‌خلاصہ؛ بدهکاره‌کہ‌موقع‌رفتن‌بیایدوتحویل بگیرید‌ازمون. .