#سفرنامه_اربعین1441
✅قسمت پنجم:
🔆عن امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (عليه السلام):
عامِلْ سائرَ النّاسِ بالإنصافِ ، وعامِلِ المؤمنينَ بالإيثارِ.
🔅امیرالمؤمنین امام على عليه السلام : با ديگر مردمان به انصاف رفتار كن و با مؤمنان به ايثار.
📚 غررالحکم: 6341
🖋 نیمه های شب بود که در اوج خستگی و خواب آلودگی به شهر مهران رسیدیم.
طبق اخبار و اطلاعاتی که به ما رسیده بود، فکر فکرمی کردیم که در اثر ازدحام جمعیت، اجازه ورود به شهر را نخواهند داد؛ ولی چون از مسیر دهلران آمده بودیم، از قسمتی دیگری که ورود مجاز بود، وارد شدیم.
پارکینگ های نزدیک پایانه مرزی به دلیل تکمیل ظرفیت، پذیرش نداشتند و پارکینگ های خارج از شهر نیز اگر چه پذیرش می کردند، ولی به دلیل بعد مسافت، در اولویت اول نبود.
مقداری جستجو کردیم تا شاید یک جای خالی در نزدیکی پایانه پیدا کنیم. ناگهان یک سواری از حالت پارک در داخل یک خرابه بیرون آمد.
خوشحال شدیم و جای او پارک کردیم. قفل فرمان و پدال و سایر نکات ایمنی را رعایت کرده و کوله پشتی ها را برداشتیم و حرکت کردیم.
مقداری که دور شدیم، یک پسر بچه از دور ما را صدا زد و به سمت ما دوید و گفت: این جا پارکینگ ما است و شبی ده هزار تومان باید بدهید. سوئیچ را هم باید تحویل دهید.
خیلی تعجب کردیم. اگر از قیمت بالایی که درخواست کرده بود، می گذشتیم، از درخواست سوئیچ ماشین، نمی توانستیم بگذریم. قبض هم نداشت و سندی هم ارائه نمی داد.
درخواست کردیم که سندی که مالکیت او را اثبات کند، ارائه کند ولی امتناع کرد. چند لحظه بعد، شخص دیگری آمد که سن سال بیشتری داشت و ادعا کرد این خرابه را اجاره کرده است، ولی او نیز سندی نداشت.
برای احتیاط، از پلیس نزدیک میدان محل پرس و جو کردیم و او به هیچ وجه تایید نکرد و گفت:
«در این ایام، در این شهر، برخی فقط به دنبال پول هستند و از هیچ حربه ای دریغ نمی کنند. البته تعدادشان محدود است ولی همین ها، زحمت بقیه خادمین زوار اربعین را خدشه دار می نماید.
خرابه مذکور، برای آن ها نیست و یک مکان عمومی است و نه حق دارند پول بگیرند و نه حق گرفتن سوئیچ را دارند».
از پلیس درخواست مداخله کردیم، ولی امتناع کرد. به ناچار، به خرابه برگشتیم و خواستیم دوباره کوله ها را برداریم و برویم که ما را تهدید به پنچری و شکستن شیشه های ماشین و ... کردند.
یکی از دوستان رفت و در کوچه ی کنار خرابه، یک جای پارک پیدا کرد. ماشین را برداشتیم و در آن مکان پارک کردیم.
عجیب تر آن بود که آن ها ما را رها نکردند و به دنبال ما آمدند و گفتند: «اگر در این جا هم پارک کنید، شیشه ماشین شما را می شکنیم و چهار چرخ آن پنچر می کنیم مگر آن که به ما، پول بدهید تا از آن، نگهداری کنیم».
کم کم داشت کاسه صبرمان لبریز می شد. به پلیس 110 زنگ زدیم ولی پاسخ ندادند.
کوله ها را برداشتیم تا برویم که متوجه شدیم دارند با همسایه ها هماهنگ می کنند تا آن ها نیز ما را تهدید کنند تا بلکه پول بدهیم.
در چشم بر هم زدنی، حدود ده نفر از همسایه ها به سمت ما آمدند و شروع به تهدید کردند.
مات و مبهوت مانده بودیم. نمی دانستیم چه کنیم. نه پارکینگ ها ظرفیت داشتند و نه کوچه و خیابان ها، جای پارک. معدود جای پارک هایی هم که یافت می شود، با شرط تحویل سوئیچ و پول هنگفت و ... مواجه می شویم.
معلوم شد در تمام ایام اربعین، کار این ند نفر، به همین منوال است و با همه زوار، به همین صورت برخورد می کنند.
غیر قابل باور بود. در ذهن خود، آن ها را با خادمین موکب امام خامنه ای (حفظه الله تعالی) که چند ساعت پیش در محضرشان بودیم، و نیز موکب داران عراقی، مقایسه می کردیم.
یاد آن حدیث شریف افتادم که شیعیان را امر به ایثار گری نسبت به یکدیگر می کند و دستور موکد می دهد که حتی نسبت به غیر شیعیان نیز باید انصاف را رعایت نمود.
این بندگان خدا، اگر زوار سیدالشهدا (علیه السلام) را به اندازه کفار نیز قبول داشتند، باید انصاف را در حق آنان رعایت می کردند.
در تحیر و سرگردانی مطلق بودیم که یک ماشین پلیس، سر رسید و خودش نگفته، همه چیز را فهمید و ما را پشت سر خود به نزدیک ترین نقطه به پایانه برد و ما را در یک پارکینگ رایگان و امن، بدون تحویل سوئیچ، مستقر کرد.
خداوند سبحان، محافظان و مدافعان امنیت مسلمانان را خیر دهد که جلوی راهزنی ها و خباثت ها، به خوبی ایستادگی می نمایند.
https://eitaa.com/Hoseinmehrali