مردانِ خدا ، پرده انکار دریدند .. یعنی همه‌جا غیرِ خدا هیچ ندیدند ✍ خیلی از رفقایم را می‌دیدم كِ بخاطر دوستانشان از خدا دور شده بودند و دستورات خدا رو زیر پا می‌گذاشتند . تفاوت ابراهیم با بقیه این بود كِ براۍ دوستانش خیلی دل میسوزاند و برای هدایت آنها تلاش می‌کرد. چند نفر از دوستانش شب‌ها سرکوچه‌‌‌آتش‌روشن میکردند و دورآن جمع میشدند و سر وَ صدای آنها مردم‌ را اذیت میکرد . ابراهیم شب‌ هاۍ متوالـے ڪنار آنــها می‌نشست و آن‌ها را راهنمایی‌میکرد، و این کار کم‌کم باعث شد دیگر آنجـا ننشینند و پایشان به مسجد باز شود! برادر شهیدم ...🌷🕊 💚