هدایت شده از تنبیه الأمة
❇️تحفه‌ای اصفهانی اندر باب بی‌حجابی (3) 🖋علی محمدی فرهنگ برهنگی، آشکارترین نقطه تلاقی فرهنگی تمدن دینی با تمدن غرب است و این یعنی تیزترین و سیاسی ترین لبه نزاع فرهنگی. ولی مشکل جایی است که در ادبیات حکمرانی ما سالهاست، تا صحبت از مقوله سیاست می‌شود، بلافاصله «حاکمیتی بودن»، «از بالا به پایین بودن»، «غیرمردمی بودن»، «اجباری قانونی بودن»، «غیرمشارکتی بودن» و «اختصاصی بودن» به ذهن می‌آید، در حالی‌که منطق انقلاب اسلامی اساسا‌ً بر توأمان بودن امر سیاسی با امر مردمی استوار است و هنر حضرت امام خمینی ره این بود که با آگاهی بخشی و ایجاد بسترِ به میدان آمدن مردم، سیاسی‌ترین پدیده‌ها مانند ترورها، تجزیه‌طلبی‌ها، کودتاها، جنگ مستقیم نظامی و ... را به صورت مردمی حل و فصل می‌کرد .... در پدیده بی‌حجاب و این نزاعِ تمدنی هم، بزرگترین اشتباه راهبردی این است که گمان کنیم با سیاست‌زدایی و فرهنگی اعلام کردن ماجرا، می‌توانیم حرکت عمومی و مردمی ایجاد کنیم؛ کسی که چنین گمانی دارد، به گمان من اساساً منطق انقلاب را نفهمیده است ... اگر می‌خواهیم در مقابل بزرگترین نماد فرهنگی توسعه مدرن و تمدن ضدانسانی غرب، عزم ملی ایجاد کنیم، باید بر روی این حرف بایستیم که تن‌نمایی و بی‌حجابی، ایستادن در صف یزدیان زمان و در حکم شمشیر کشیدن بر پیکر بی‌جان سیدالشهداء علیه السلام است؛ بی‌حجابی امروز ایستادن در مقابل توحید و تقویت جبهه کفر و الحاد است ... نمی‌دانم چگونه می‌توانم از کژتابی‌های این حرف جلوگیری کنم. واضح است به هیچوجه مراد من این نیست که امروز بی‌حجابی که در خیابانهای اصفهان و تهران و قم می‌بینیم، یزیدی است و کافر و محارب؛ استغفرالله! بی آبرویی مانند من را چه به این برچسب‌زنی‌ها! حرف من این است که تا وجه سیاسی یک عمل خُرد در مقیاس درگیری تمدنی مشخص نشود، امکان عزم ملی و مشارکت عمومی مردم تا بن دندان مؤمن ایران را نخواهیم داشت؛ فقط در چنین صورتی است که می‌توانیم هویت اسلامی انقلابیِ فروکش کرده‌ی بعد از جنگ را دوباره احیاء کنیم. احیاء هویت ملی ـ تمدنی مردم ایران، آن باطل السحری است که همه ترفندها و دسیسه‌های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تمدن رقیب ما را می‌تواند خنثی و در خود هضم کند. نمی‌توان مردم بزرگ ایران را با فرآیندهای نظام سازی مدرن، به مردمانی رام و مطیع نسبت به ساختار و قانون تبدیل کنیم. اگر چنین تقلیل گرایی و فروکاستنی را در دستور کار قرار دهیم و بخواهیم از مردم ایران، مردمانی میان‌مایه و نرمالیزه شده بسازیم، دیر یا زود با واکنش تند هویتی مردم ایران مواجه خواهیم شد 4️⃣ به صورت کوتاه مدت، باید بازیابی هویت جمعی و قدرت کنشگری اجتماعی قشر محجبه و مذهبی شود. تذکر لسانی فردی و بروز تنشهای متعددی که در این سالها اخبارش از گوشه و کنار به گوش رسیده است، تردید زیادی در ثمربخش بودن یا نبودن این شیوه امر به معروف و نهی از منکر ایجاد کرده است. در یک منطق ساده، گفته می‌شود که اگر ده نفر در یک خیابان به یک بی‌حجاب تذکر دهند، حتما اثرگذار است، ولی همین منطق ساده، معمولا به سادگی پیش نمی‌آید و امروز دست نیافتنی‌ترهم شده است. حلقه‌های میانی و جریان‌های حاکمیتی ـ مردمی باید به سازماندهی این نیروی مظلوم کف میدان و البته متحیر کمک کنند؛ این نیروهای پرانرژی و مسئولیت‌پذیر باید یاد بگیرند که قبل از تذکر لسانی، با نحوه حضور قدرتمند و الهام بخش خود، اثرگذاری محیطی داشته باشند؛ باید حتی اگر لازم باشد، برای جلوگیری از تعرض و درگیری در پرتو حضور نیروهای انتظامی در اماکن مورد نظر خود حاضر شوند؛ باید یاد بگیرند که تذکر لسانی را باید به نیروهای رسمی حراستها و انتظامات واگذار کنند، و خود بیشتر وظیفه «تبیین» و «گفت‌وگو» را به عهده بگیرند و با منطقی ساده و البته استوار، پیامدها و لوازم بی‌حجابی و برهنگی را در مقیاس نزاع تمدنی با غرب به تفاهم بگذارند. 5️⃣ بارها گفته ام، عامل اصلی رواج بی‌حجابی در غرب را نه تبلیغات و رسانه و فضای مجازی که تصمیمات غلط حاکمیت در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی می‌دانم. امضای نسخه‌های توسعه غربی در بخشهای متعدد حاکمیتی و عدول از شعار جوهری انقلاب اسلامی یعنی شعار«نه شرقی؛ نه غربی»، در بسیاری از موارد موجب گسست پیوندهای دینی جامعه شده است.... در یک جمله اگر بخواهم بگویم، غفلت حاکمیت از الزامات رویکرد پیشرفت اسلامی ـ ایرانی و عدم مرزگذاری آن با الزامات رویکرد توسعه غربی، امروز آن چیزی است که ضرورت ساختن «دولت اسلامی» به مثابه گام سوم حرکت تمدنی انقلاب اسلامی را دو چندان کرده است... (تفصیلش بماند برای مجالی دیگر) https://eitaa.com/Tanbiholomah