مولانا..مهدی جان.. وعده ی شیرین آمدنت، قصه ی شیرینی است، که از کودکی، با آن مانوس بوده ایم،، قصه ی مرد مهربانی ، که روزی خواهد آمد..، سوار بر اسبی سپید، با سبدی از محبت وعشق.. "اللهم ! انک ایدک دینک، فی کل اوان..بامام..!" سراغت را که می گرفتیم، می گفتند؛ همه جا هستی! در گوشه گوشه ی زندگی هایمان.. می گفتند..؛ .."معلوم"ی..! برای آنان که در بازار شلوغ دنیا ،. .گم نشدند..، ..برای"بندگان"خدا..! علما.." لعبادک "،، برای آنان که هوا و هوس، سرزمین وجودشان را غصب نکرده.. خانه ی قلبشان، .."بلدامین خداست"...! منارا فی.."بلادک" .. از کودکی ،به ما، گفته بودند..؛ اگر،گوش کنید..، صدایش را می شنوید! "صدایش ،آشنا"ست.. او که به همه ی خوبیها رهنمونتان میکند، و از همه ی بدیها،دورتان..،، ..امام شماست..! همان مرد مهربان قصه ها، که روزی خواهدآمد..! اگر.. ...بخواهید..؛ "افترضت"،" طاعته" ، و.."حذرت..معصیته "! ... مهربانترین مرد تاریخ! مولانا...مهدی جان.. ..ما ، همان کودکانیم ، که ..گم شدیم..، "قدافنیت عمری فی شره السهو عنک..!" همان جوانانی،، که پیر شدیم..؛ "وابلیت شبابی ،فی سکره التباعدمنک..! همان نیازمندان عاجزی، که هیچ نداریم.. که ازخود"ناامید"یم.. "از خود ناامید شدیم " که به "باران رحمت" نگاه مهربانت ، امید بسته ایم..! زلال باران حیات بخشی، که "به یکباره "، شوره زار وجودمان را، باغستان کمال میکند، و عمر تباه شده مان را ..حیات طیب..! یا..الغوث..! ..والرحمت الواسعه..! ..ادرکنی.. و هو الذی ، "ینزل الغیث"،، .."من بعدماقنطوا" ،، ..وینشررحمته..! اللهم عجل فی فرج مولانا ...واحفظ قاءدنا... استادبروجردی (کلاس امام زمان شناسی سوره شوری) @Anti_Feminism