سلام مرا به نجوایی آشنا بپذیر... صدایم را به طنین آرامی درون قلب خویش می‌شنوی، صدایی که کلماتش از اعماق وجودم برمی‌آید... 📸 روز اول دوره سه روزه معاونت رشد و کادر سازی ویژه خواهران 🌱 بگذار تا از ابتدا شروع کنم... پدرم رازی داشت که در پس همه کارهایش، فکر و ذهن و روحش را به خود مشغول می‌کرد. راز اما آنچنان عزیز و مستور بود که تنها با مادر درباره‌اش صحبت می‌کرد. غمِ دست‌های بسته پدر و جفای مردمان که مادر را از ما گرفت، بلاخره پدر سکوتش را شکست و از راز سخن گفت. آن هنگام دریافتم که راز پدر، زینبِ اوست... @IBSNA_