ندای حق: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج مجنون المهدی(عج) علی اکبراعتمادی فر"سلیمانی" : واجب است؟! تا حالا شده بعد از خوردنِ مایعاتِ زیاد ، یا توی سرما وسطِ جاده در یه اتوبوس بین شهری گیر کرده باشی و مثانه‌تون از فشارِ پر شدن در حال ترکیدن باشه؟ دیدید آدم جونش به لبش می‌رسه ؛ تموم ذهن و فکر و آرمان و آرزویش خالی شدن مثانه‌اشه ، هیچی براش مهم نیس ، هیچی به چشمش نمیاد ، هیچ آرزویی نداره جز توقف ماشین ، تا محتویات مثانه را برون ریزی کنه دیدید وقتی دستشویی میرید چه احساس راحتی‌ بهتون دست می‌ده؟ احساس سبُکی ، آن‌وقته که آزاد می‌شید و دوباره به چیزهای دیگر فکر می‌کنی ، از تهِ دل میگی : آخِیش. راحت شدم : روان ما هم ، یه مثانه داره که در مسیر زندگی مدام پر و خالی میشه ، اونا که مایعات بیشتری می‌خورن یا در معرض سرما هستن (یعنی زندگی پرتلاطم‌تری دارن) مثانه‌شون زودتر پُر میشه ، مثانه‌ی روان که پر میشه ، آدم الَکی قاطی میکنه ، به هم می‌ریزه ؛ اخلاقش سگی می‌شه ؛ و جالب آنکه خودش هم نمیدونه چه مرگشه با این تفاوت که آدم پرشدنِ مثانه‌ی روان را نمی فهمه ؛ فقط درد و فشارش را حس می‌کنه روان نیز نیاز به بیرون‌روی داره ، نیاز به خالی شدن از فاضلاب مشکلات زندگی ، تا بتونه دوباره به چیزهای خوب فکر کنه ، روی چیزهای بهتر سرمایه‌گزاری کنه ، روان هم نیاز به رهایی از فشار داره ، وگرنه می‌مونه ؛ گیر می‌کنه ، رشد نمی‌کنه ، نمی‌تونه، قدم از قدم برداره ، تموم فکر و ذکرش درگیر چیزهای حقیر میشه گاهی به روان‌تون استراحت بدید ، استراحت از روزمرگی ؛ از دویدن‌های بی‌هدف ؛ از تنش‌های بیهوده ؛ از کل کل کردن با خود و دیگرون ؛ از گیر دادن به چیزهایی که ارزشش را نداره ؛ استراحت از حرص و طمع ، استراحت از کینه ، استراحت از خبر های ناگوار ، استراحت از نقاب ها و پرستیژهای مزخرفی که سینه‌ی آدم را تنگ می‌کنه استراحت از احساس قبض و گرفتگی یا لااقل استراحت از چیزهایی که درون خود می‌ریزی و کسی نمی‌فهمه ، خصوصاََ در فرهنگ ما که از همان بچگی یاد می‌گیریم که آدمِ خوب یعنی کسی که هیجاناتش را سرکوب کنه و نشن نده برون‌ریزی روان یعنی داشتنِ رفیقی که با او همان‌طور حرف بزنی که با خودتون حرف می‌زنید ، اگر نداریدَش بهترین رفیقی که می تونید فشار روان را روی آن خالی کنید یک قلم و کاغذه ، بنویسید ، هرچه دلِ تنگتون می‌خواد ، آزاد و رها ، بعدش هم بیندازیدش سطل اشغال ، حتی اسیرِ آن نوشتن هم نشید : اینکه چه می‌نویسید و چگونه می‌نویسید و برای چه می‌نویسید ، فقط و فقط بنوسید ، حتی اگر حال نوشتن نداری شروع کن به حرف زدن و صدایتان را ضبط کردن ، بدون هیچ قیدی حرفات را بزن ، بی هیچ آداب و ترتیبی ، در مورد همه چی ، بی هیچ هراس و قید و بندی ، بعد بارها گوشش بده ، بعد حذفش کن و فراموشش کن ، فقط باید برسی به آنجا که فریاد بکشی : «چو تخته پاره بر موج ، رها رها رها من» آخ بمیرم برای مظلومیت امیرالمومنین حضرت علی(ع) با چاه در دلی میکرد مولای غریبمون امام زمان چه؟! غریب ، مظلوم ، صحرانشین ، تنها جون عزیزتون با گناهتون آقامون امام زمان ناراحت نکنید🥲 برون‌ریزی یعنی ورزش ؛ یعنی گاهی کوه و درِ و دشت رفتن ، یعنی بالا و پایین پریدن ، یعنی با بچه‌ها فوتبال زدن و عروسک بازی کردن ، یعنی فریاد کشیدن ؛ آواز خوندن ، بلند خندیدن ؛ بلند گریه کردن ، اصلا یعنی لحظاتی را مثل دیوانه‌ها زیستن یعنی آن لباس قشنگتون را توی خونه پوشیدن و خودتون را تحویل گرفتن ، یعنی توی خلوتِ خودتون همراه با یه آهنگ دلخواه یه لیوان چای با بیسکوییت در خلوت خوردن و بعدش شروع کنی برای خودت ورزش کردن ، یعنی لحظاتی بی‌خیال همه چیز شدن ، یعنی تمام وجودتون با حضور قلب دایم یک شعر را بگید : چیز لقِ دنیا ، برون ریزی یعنی چیزی که بعدش از تهِ دلتون بگید : بیرون نریختن هیجان‌های اصلی در مسیری بالغانه و والایش‌یافته، و سرکوبِ مداوم آنها در خانواده و یا در جامعه ، کم کم به تجمعِ درونیِ خشم منجر خواهد شد که روزی در جایی همانند یک دُمل چرکین سر باز خواهد کرد فقط ، یک چیز ، را یادتون باشه ؛ ‌یعنی یه چیز را رعایت کنید ؛ فشار روان‌تون را روی کسی خالی نکنید ، قرار نیست با آخِیش گفتن شما ، زخمی بر وجود کسی بنشیند : این روزا هممون نگرانی‌هایی داریم این نگرانی‌ها باعث افزایش استرس ، اضطراب ، افسردگی و در نتیجه کاهش سلامت روانیمون میشن ، به همین خاطر ، امروز میخوام یک تکنیک عملی در جهت کاهش نگرانی ها بهتون معرفی کنم ، اسم این تکنیک زمان نگرانی هست ، نحوه انجام این تکنیک به این صورته که روزانه به مدت ۳۰دقیقه ، دریک تایم