📝 خلاصه فصل اول: 📖 کارتر از زبان کورلیس لامونت رئیس سابق انجمن انسان گرایی آمریکا مواضع گوناگون در ارتباط ذهن (نفس) و جسم را به دو گروه تقسیم میکند: "مونیسم (تک گرایی)، که تصریح دارد جسم و شخصیّت به هم پیوند خورده‌اند و نمی‌توانند جدا از هم وجود داشته باشند، و دو گانه گرایی که بیان میکند جسم و شخصیّت موجودیّت‌های قابل تفکیکی هستند که ممکن است جدا از هم وجود داشته باشند." ❇️ کارتر در پایان فصل نظر ویلیام جیمز را بیان میکند که از نظر او بیشترین چیزی که می‌توانیم مشاهده کنیم تغییرات همزمان بین حالات مغز و حالات ذهن هستند، یعنی هنگامی که فعّالیّت مغز به صورت خاصّی تغییر میکند، آگاهی نیز تغییر میکند. و فرضیۀ تولید ماتریالیستها یا فرضیۀ انتقال او امری است که به مشاهدات تغییرات اضافه میکنیم تا آن را توضیح دهیم. آثار جیمز پس از او توسّط کرت داکیس و دیوید لاند فیلسوف، گاری شوارتز نورولوژیست و سایریل برت روانشناس تایید شد. سایریل برت مینویسد: "مغز اندامی نیست که آگاهی ایجاد میکند بلکه ابزاری است که برای انتقال و محدودیت فرایندهای آگاهی و توجّه آگاه تکامل یافته است تا آنها را به آن جنبه‌هایی از محیط مادی محدود کند. در این صورت پدیده‌هایی مانند تله‌پاتی و نهان‌بینی صرفاً مواردی هستند که در آنها بعضی از محدودیتها برداشته شده‌اند." ▪️ فرضیۀ انتقال این مزیت را دارد که برای فهم سایر پدیده‌هایی که باید براساس فرضیۀ ماتریالیسم غیر قابل توضیح می‌مانند، چارچوبی ارائه می‌کند. °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• 〽️ پیش به سوی 💡چراغی در اینجا روشن است 👇 https://eitaa.com/ISP_NDE