فرصتطلبی رضاخان برای زدن تیر خلاص به مشروطه
مشروطیت نه تنها به تغییر نظام سلطنت استبدادی به سلطنت مشروط منجر شد، بلکه مشارکت بیشتر مردم در نظام سیاسی را بشارت میداد، اما چه شد که به جای تحقق این بشارت، سلطنت استبدادی با شدت بیشتری به حیات سیاسی ایران بازگشت؟
جنبش مشروطیت پایههای نظام پیشین را لرزاند، اما به دلیل مشکلات عدیدهای چون اختلافات درونی و فشارهای خارجی، هرجومرج بروز کرد و نتوانست نظم مستحکم و جدیدی را جانشین نظم قدیمی کند. روی کار آمدن رضاشاه و اقدامات او بیارتباط با این فرایند تاریخی نیست.
حوادث مشروطیت سبب آشفتگی و وخامت اوضاع ایران شد و اکثر متفکران و کسانی که به نحوی در امور سیاسی کشور درگیر بودند، آرزومند آن بودند که دست غیبی از آستین بیرون آید و به اوضاع سروسامان دهد. به قدرت رسیدن رضاخان و اقدامات او در جامعه، که آسیب زیادی به جامعه مدنی زد، در نسبت با هرجومرج و بیثباتی سیاسی مشروطیت قابل تحلیل است. جامعه ایران پس از ناکامیهای مشروطه دچار سردرگمی، اغتشاش و تعارض شد و اوضاع اقتصادی نیز به دلایل مختلف از جمله جنگ جهانی اول وضع اسفباری پیدا کرد. ضعف نیروهای نظامی فرصت تأسیس ارتشی را به رضاشاه داد که بهتدریج به شخص او وابسته شد. انحراف مجلس از قانونگذاری در جهت گسترش گفتمان دموکراتیک به تأمین امنیت، به رضاشاه فرصت داد مجلس را زیر سیطره خود درآورد. اقتصاد نابسامان ایران نیز این فرصت را در اختیار او قرار داد تا سایه سنگین دولت را بر تمام ارکان اقتصاد کشور بگستراند.
منبع:
موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
http://www.iichs.ir/News-19511/%D9%81%D8%B1%D8%B5%D8%AA%E2%80%8C%D8%B7%D9%84%D8%A8%DB%8C-%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D8%AF%D9%86-%D8%AA%DB%8C%D8%B1-%D8%AE%D9%84%D8%A7%D8%B5-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%D9%87/?id=19511