جولان گوبلز در مجلس شورای اسلامی ۱. دروغ بزرگ یا دروغ گوبلزی اصطلاح و تکنیکی است در پروپاگاندا، که در بحبوحه جنگ جهانی مورد توجه قرار گرفت. آدولف هیتلر در کتاب نبرد من می‌گوید، مردم شکست آلمان در جنگ جهانی اول را به این دلیل پذیرفتند که یهودی‌های دارای نفوذ در مطبوعات، از تکنیک دروغ بزرگ استفاده کردند. از نظر او این روش مستلزم آن است که دروغ چنان عظیم باشد که «هیچ‌کس باور نکند که کسی آنقدر گستاخ باشد که چنین بی‌شرمانه حقیقت را تحریف کند». اولین مورد استفادهٔ دروغ بزرگ در این جملهٔ معروف او مستند شده‌است: «در دروغ بزرگ همواره نیروی قابل باور بودن موجود است». ۲. دروغ همواره در طی کلمات منتقل نمی‌شود، بلکه گاهی محتوای دروغ می‌تواند در جریان روایتی از یک حادثۀ واقعی، ساخته و منتقل شود. نحوۀ روایت‌پردازی از یک واقعه می‌تواند قدرتی را در اختیار راوی قرار دهد تا او فارغ از ادراک حقیقت، آنچه خود فهمیده یا هرآنچه اراده کرده را در قالب روایت بسازد و با نقل واقعیت از زاویه‌ای خودخواسته، مفهوم مورد نظرش را ساخته و مفهوم حقیقی را پنهان کند. ۳. حادثه نامبارکی که در زمان گرفتن رأی اعتماد برای کابینه پزشکیان اتفاق افتاد را می‌توان نوعی پیاده‌سازی تکنیک گوبلز دانست. برای اولین بار در صحن علنی مجلس رئیس‌جمهور از واقعه‌ای روایت می‌کند که در طی آن رهبری فهرست اعضای کابینه را تمام و کمال تأیید نموده و حتی شخصاً به دو نفر از افراد ناراضی در فهرست، دستور می‌دهد که برای حضور در کابینه راضی شوند! اما این روایت چنان با سیره و بیانات رهبر انقلاب در تضاد نظری و عملی است که هیچ عقل سلیمی آن را نخواهد پذیرفت. حال باید پرسید پس چرا بسیاری از مخاطبان این روایت اعم از نمایندگان مجلس و مردم انقلابی در برابر آن دچار انقیاد شدند؟! ۴. پاسخ همان عبارتی است که در بند اول داخل گیومه قرار گرفته است. از یک‌سو نفسِ روایتی چنین برهنه از گفتار و رفتار رهبر انقلاب در یک جلسه خصوصی، از آن جهت که خرق عادت محسوب می‌شود می‌تواند قوای تحلیلی مخاطب را دست‌خوش خدشه نماید. از سوی دیگر، زاویه انتخاب شده توسط راوی، مهر تأییدی بر محتوای خودساخته‌اش است. این در حالی است که رهبر انقلاب بیانات متعددی دالّ بر عدم دخالت خویش در انتخاب اعضای دولت و یا انتصابات رؤسای قوا دارند. این که رهبر انقلاب همواره بر تشکیل هرچه سریعتر کابینه اصرار داشته‌اند، امری است آشکار و مکرر‌. و اگر بنا به تصمیم رهبری بر تأیید همگانی و دست‌و‌دلبازانه از سوی مجلس بود، پس شروط دوازده‌گانه مطرح شده از سوی معظم‌له چه معنی می‌تواند داشته باشد. آنچه از سوی پزشکیان به عنوان نظر مساعد رهبری با اعضای کابینه‌اش تعبیر شده، در قالب حمایت همیشگی ایشان از رئیس‌جمهورها در پیش‌رفت امور ناظر بر همکاری قوا بارها واقع شده است. زیرا «رهبری در پشتیبانی از رئیس‌جمهور هیچ‌گونه درنگی نمیکند.»(بیانات در تاریخ ۱۳۸۴/۰۲/۱۱) و ایشان بارها تاکید کرده‌اند که حمایت‌شان از رئیس‌جمهور به معنای تأیید همه اقدامات یا نظرات آنها نیست (برگرفته از بیانات۹۲/۶/۱۴)؛ اما حمایت از آنان را وظیفه خود می‌داند(بیانات ۸۸/۰۱/۰۱). پس آقای پزشکیان با انتخاب زاویه روایت خود به‌گونه‌ای که نشان دهد رهبری به‌طور مستقیم اعضای کابینه را تایید کرده‌اند، سنجیده یا نسنجیده، دانسته یا نادانسته تهمتی ناروا بر رهبری روا داشته و پایبندی ایشان به وجه جمهوریت نظام و احترام به رأی نمایندگان مجلس را خدشه‌دار نموده است. ۵. اما در این ماجرا مجلس انقلابی(!) آزمون خود را با شکست پشت‌سر نهاد. مهر ننگ این واقعیت که در بین افرادی که رأی اعتماد نمایندگان را کسب کردند، برخی مواضع غیرقابل انکاری در حمایت از فتنه و اغتشاشات داشته‌اند تا ابد بر پیشانی نمایندگان این دوره خواهد ماند. نکته پایانی اینکه این واقعه علاوه بر نمایندگان، آزمونی برای مردم انقلابی نیز بود، عده‌ای که بطون معارف رهبری و ولایت فقیه را ادراک کرده‌اند هرگز تحت تاثیر این تکنیک پروپاگاندایی قرار نمی‌گیرند و میان سخن‌سرایی یک اصلاح‌طلب و بیانات و سیرۀ رهبر انقلاب، دچار سردرگمی و تردید نمی‌شوند. ❌