یادداشت خبرگزاری تسنیم، خبرگزاری نزدیک به یک نهاد مهم انقلابی درباره حواشی اخیر مجلس:
بر خلاف حاج قاسم که طوری رفتار میکرد که در نظرسنجیها محبوب ترین میبود، این جریان موفقیتی کسب نمیکند که هیچ، بلکه فضایی می سازد تا مردم از ترس بروند به حریف رای بدهند.....
قبل از این زواره ای که تندرو تر بود در مجلس جلوی امام ایستاد، اگر حدتان را نشناسید به راه غیرقابل قبولی می افتید....
نطق امیرحسین ثابتی یکی از اولین حضورهای جدی او در اولین مجلسی ست که بر صندلی آن تکیه زده است، امّا صرفنظر از بحثهای برجامی و نقدهایی که او نسبت به عباس عراقچی اظهار کرد،
جملهای بر زبان آورد که قطعاً یکی از خطاهای مهم او در همین ابتدای راه است.
تفاوت آیتالله خامنهای و قاسم سلیمانی با بعضی دیگر
رهبر معظم انقلاب اسلامی هم منتقد متن برجام بود و هم با اعمال شروط ۲۸گانه، مجوز اجرای آن را صادر کرد. آیتالله خامنهای قاعدتاً از نتیجه کار دیپلماتها رضایت نداشت، امّا برخی انتقادهای رادیکال از شخصیت دیپلماتها را با بیان توصیفات مثبت از آنها در دیدارهای عمومی رد میکرد، اینها پارادوکس نیست،
بلکه محصول نگاهی کلانتر به حکمرانی و اداره جامعه است.
برای آیتالله خامنهای «جهت» حکمرانی و اتقان «متن»، تنها ملاکهای تعیینکننده موضع حکمرانی نیستند؛ بلکه کنار جهت، حفظ انسجام در داخل، «رضایت» و همراهی مردم و عنصر «مصلحت» بسیار تعیینکننده است.
آنچنان که از نگاه آیتالله خامنهای برداشت میشود، ایشان مصمم است که جمهوری اسلامی باید در راستای عدالت و ایستادگی کامل در برابر غربِ غارتگر حرکت کند، اما این مهم باید توأم با جلب رضایت عمومی و همراهیسازی آنها و تقویت قدرت کشور باشد، به همین دلیل ایشان در چند برهه از شکلگیری «تجربه»های تاریخی برای دولت و ملت سخن گفتهاند که برجام یکی از آن برهههاست.
نگاه آیتالله خامنهای اینطور نیست که ما صرف حرفی را که درست میپنداریم، بههرنحوی که خودمان میپسندیم بزنیم و به تصویری که از خود میسازیم و یا به نحوی که آن حرف درست را میزنیم اعتنایی نکنیم. اگر اسلام، نظم سیاسی تشکیل داده، یعنی یکی از ارکان اصلی اعمال مشروعیت خود را همراهی مردم قرار داده است، بنابراین، همراهسازی مردم جزو اصول اساسی است، نه اینکه پیش خود بگوییم؛ ما هرچه را به ذهنمان درست میآید، بههرنحوی که خودمان و محافلمان میپسندد میگوییم، و اینکه چه تصویری نهایتاً ساخته میشود هم به ما مربوط نیست.
تفاوت نگاه آیتالله خامنهای و امثال حاج قاسم سلیمانی با برخی دیگر همینجاست.
آیتالله خامنهای در یک روند معقول و انقلابی، به شکلگیری یک تجربه بزرگ و مفید در مردم کمک میکند، حاج قاسم سلیمانی دشوارترین بخش آرمانهای انقلاب اسلامی را به پیش میبرد و نهایتاً در نظرسنجیها به محبوبترین شخصیت میان مدیران اجرایی و سیاسی و فرهنگی و نظامی کشور تبدیل میشود؛ امّا نگاه دیگر! علیرغم همه تلاشها موفقیتی که کسب نمیکند، هیچ، بلکه بعضاً
فضایی میسازد که حریف صرفاً با ترساندن مردم از آنها، میتواند انتخابات را ببرد و بر صدر بنشیند!
حقیقت بهمثابه «تصویر» و یا «حرف»؟
یک تصور ذهنی قدیمی وجود دارد مبنی بر اینکه انسانها بر مبنای تحلیل و ترکیب صرف حرفها و واژهها یا استدلالها، راه خود را بهسمت حقیقت باز میکنند؛ این تصور کاملاً غلطی است. حقیقت بهنحو تصویری به مردم منتقل میشود و حتی انسانها جملات دیگران را در وهلۀ اول از برخی ویژگیهای آن جملات، از قبیل آهنگ آن، نحوۀ ادای آن، جملهبندی آن، سابقۀ فرد و... که تصویر بخصوصی که از جمله میسازد، قضاوت میکنند.
لحن و عصبانیت نالازم ثابتی در جلسه دیروز مجلس شورای اسلامی، سابقۀ او و بهویژه برخی توئیتهایش، چسبندگی ایشان به سعید جلیلی و برخی دیگر مثل حمید رساییِ ستیزهجو در سیاست و... تصویری میسازد که حتی اگر برخی نقدهای او به برجام و شخص آقای عراقچی درست باشد، «کارکرد» آن نه مثبت،
بلکه در بهترین حالت خنثی میباشد.
حکمرانی و سیاستورزی امری است که در آن کنار بسیاری از مؤلفهها، باید عموم مردم را نیز به حساب آورد! و سخنان و رفتار را ـ تازه اگر فرض کنیم دغدغه حقیقت دارد ـ بهنحوی تنظیم کنیم که یکی از انگیزههای اصلی آن
همراهسازی بیشتری بین جامعه باشد، البته اگر سیاست را بر مبنای گفتگو با عموم جامعه در نظر گرفتهایم و صرفاً به محافل در سایه خودمان نظر نداریم!
🔴
کانال بچه های بالا را به دوستان خود معرفی کنید:
@bachehay_bala