#ارسالی_تنهامسیریها 🌺
سلام استاد خداقوت
در مورد درس امروز میخواستم بگم در گذشته شیرینی حرف شما رو واقعا چشیدم خواستم حسم رو بگم که بلکه دوستانی که شاید براشون غریبه یکم جا بیفته
سالها قبل بنده به خاطر رضای خدا شروع کردم به رعایت حجاب ترک گوش دادن آهنگ و...
✅ اولش برام خیلی سخت بود چون مخالف سرسخت چادر و.... بودم وبار ها به خاطر عواملی میخواستم برگردم به حالت قبل اما مقاومت کردم.. بعد از مدتی خدا میدونه چی اتفاقاتی تو زندگیم افتاد انگار از کل هستی وکائنات برام خوشی میبارید خوشی نه به معنای لذت مادی بلکه لذتی که حد واندازه نداره لذت عبد بودن لذت مناجات، جز خدا برایم معنا نداشت عشقی که درک آن از هزاران عشق زمینی فراتره اونوقت یه حس نشاط ولذت وصف ناشدنی میاد تو قلبت که از عالم وآدم بی نیازت میکنه فقط میخوای یه کاری کنی که به چشم محبوب واقعی بیای ودیگه این مسائل مادی به اندازه ای برات کوچیک میشه که انگار از آسمان بلند داری به زمین نگاه میکنی انگار روح وقلبت تو آسمانهاس
وجالبتر اینکه اونوقت عالم ماده هم درخدمت تو درمیاد همه دوست دارن و دورت جمع میشن وبودنت براشون لذت بخشه در کنارت حس آرامش میگیرن وچه چیزی بهتر از اینکه همسرت کنارت آرامش بگیره خدا به خاطر یه مبارزه بانفس واخلاصت هزاران نعمت وبرکت بهت میده که اصلا خودت متحیر می مونی
من نمیتونم زیاد صحبت کنم فقط میتونم تو این شعرکلامم رو خلاصه کنم
آن کس که تو را دارد جان را چه کند
فرزند وعیال وخانم آن را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه ی تو هر دو جهان را چه کند