بازگشت اصلاحطلبان به تنظیمات کارخانه
🔺با گذشت چند روز از تصرف بی دردسر طالبان بر افغانستان همچنان این گروه و آینده مردم افغانستان نقل محافل خبری و رسانهای کشور قرار دارند و این رویداد هم مانند سایر رویدادهای سیاسی و میدانی منطقه با دستهبندیهای متفاوت و بعضا متضادی روبرو شده است.
🔺هر چند نظرات کارشناسی مختلف و واکنشهای پراکنده، نفس فضای تحلیلی در جامعه امروزی است و برداشتهای چندگانه از پدیدهای واحد طبیعت اندیشهورزی است لکن آنچه که بیشتر از هر چیز موجبات شگفتی و بهت آدمی را فراهم میآورد روبَهصفتی و کرکسمنشی جماعتی است که در پوشش رسانه آزاد و بدون بهرهمندی از روحیه آزادگی از قلم خنجری میسازند تا فرو کنند بر پشت هر آنکس که بخواهد به خیال آنها پشت کند.
در چند روز گذشته رسانههای زنجیرهای موجی را به راه انداختهاند تا با نعل وارونه زدن به اسبِ رسانه که از ابتدا آن را برای همین امر زین کردهاند و با کنار هم قرار دادن پازلهایی خودساخته، بخشی از جریان فکری انقلاب اسلامی را حامی تندروی و پشتیبان ایدئولوژیک حکومت احتمالی طالبان معرفی کنند.
🔺بیرون آوردن اظهارات برخی از چهرههای رسانهای انقلاب در مورد طالبان از آرشیو و مقایسه آن با بعضی از تحلیلهای این روزهای آن اشخاص شاید اصلیترین حربه این گروه برای القای این مسئله باشد که کسانی که روزی روی طالبان شمشیر میکشیدند امروز برای امارت اسلامی افغانستان آغوش گشودهاند.
🔺فارغ از تقطیع خیلی از این اظهارات که برایمان تازگی ندارد توجه به چند نکته ضروری به نظر میرسد:
🔷تصرف عجیب و غریب کل حکومت افغانستان در مدت زمان بسیار کوتاه، خیلی سریعتر از پیشبینیهای قریب به اتفاقِ تحلیلگرهای سیاسی در تمام دنیا اتفاق افتاد. خصوصا که این تصرف برقآسا توسط افرادی که بعضا حتی لباس درست و حسابی هم به تن نداشتند و چندان به امور جنگی آشنا نبودند و تقریبا بدون خونریزی و حتی مقاومت انسانی، کل کشور را تصاحب کردند و این امر میتواند معلول پنج علت کلی باشد:
🔸نبود دولتی مردمی و قوی که بتواند یکپارچگی مردمش را حفظ کند.
🔸بی تفاوتی ارتشی مجهز که توسط فرماندهان آمریکایی آموزش دیده بود.
🔸ناکامی آمریکا در افغانستان و ناتوانی از جنگ با طالبان.
🔸تغییر رویه و منش طالبان در مواجهه با مردم افغانستان.
🔸گرایش مردم به طالبها و عدم مقاومت در برابر ورود آنها به شهر.
🔹رفتار و جنایات آمریکاییها طی ۲۰ سال حکمرانی در طول این سالها دستاوردی جز ناامنی و گرسنگی برای نزدیک به ۴۰ میلیون افغان نداشته است.
🔹طی این مدت، چند دولت همسو و مطیع نیز در کنار آمریکاییها بر سر کار آمدند که گل سر سبد آنها همین اشرف غنی متواری محسوب میشد.
🔹آمریکاییها طی ۲۰ سال حضور در افغانستان بیش از ۲ تریلیون دلار هزینه کردند و خاک این کشور را به توبره کشیدند اما نتیجهای که برای افغانها داشت:
کشته شدن بیش از ۱۰۰ هزار افغانی، به زیر کشت رفتن تریاک در ۳۰۰ هزار زمین زراعی که میتوانست مزرعه تامین خوراک مردم باشد، تبدیل شدن به مأمنی امن برای تروریستها، آواره شدن قریب به ۱۰ میلیون افغان در دنیا و ناامنی شدید در تمامی شهرهای این کشور.
🔹دولتهایی که با رضایت واشنگتن یک به یک آمدند و رفتند و آنچه نصیب آمریکا شد به یغما بردن معادن غنی اورانیوم این کشور بود و آنچه نصیب افغانستان شد ویرانی بیشتر.
▫️وجود این همه جنایت از طرف آمریکا و ناتو و ناخودی دانستن دولتهای به ظاهر افغان چارهای برای این مردم بی پناه نگذاشت جز اینکه بدون هیچگونه مقاومتی دروازه شهرها را برای طالبها باز کنند و از ترس عقرب جراره به مار غاشیه پناه بردهاند.
🔻هدف طالبان هم از دو حالت خارج نیست؛ یا از گذشته خود درس گرفته و با ترک منش خشونتآمیز خود میخواهد یک بار برای همیشه قدرت را به چنگ آورد و بدون هیچ رقیبی بر افغانها حکومت کند که در چنین حالتی منطقا نیازی به رجوع به تندرویهای گذشته ندارد. دومین حالت هم به مثال گرگی است که توبهاش مرگ است و هدف از حکومت را صرفا پله دستیابی به قدرت سیاسی و نظامی برای تبدیل شدن به آل سعود دوم میداند که با توجه به وضعیت فعلی منطقه و جهان در این صورت امارتش دوام چندانی نخواهد داشت.
و اما چند سوال:
تکلیف جمهوری اسلامی در این وضعیت چیست؟منتظر آینده بماند؟ سیاستمدارانه منافع و امنیت مردمش را در مذاکره با طالبان تامین کند یا سلاح به دست بگیرد و به افغانستان برود؟
آیا ورود طالبان به افغانستان به مانند ورود داعش به سوریه است؟
آیا دولت افغانستان هم مانند دولت سوریه و عراق از ایران درخواست کمک کرده است؟
آیا اشرف غنی فراری بشار اسد سوری است که حتی وقتی که دمشق تا نزدیکی سقوط پیش رفت وطنش را ترک نکرد؟
طالبان کنونی همانند داعش خونریزی و جنایت کرد؟ مسجدی را تخریب کرد و ایران سکوت کرد؟!
✍ ابوذر
🆔
@ISTA_ISTA