🗓۸ اسفند ماه سال ۱۳۹۸
🏳رحلت عالم مجاهد،رفیقرهبری
🏳حجةالاسلامسیدهادیخسروشاهی۲
💠مرحوم خسروشاهی
‼️آشنایی من با رهبری شاید سال ۱۳۳۴ بود که با دونفر از طلاب قم عازم مشهد شدیم. روز بعد، به مدرسه نواب رفتم و در آنجا قدم میزدم تا آشنایی را ببینم که ناگهان با آیةالله خامنهای روبه رو شدم، پرسیدند کی آمدهاید، کجا هستید؟ گفتم دیشب آمدهام و در مسافرخانه هستم. گفتند: چرا مسافرخانه؟ حجره ما در این مدرسه خالی است و شبها کسی نیست. ما فقط روزها میآییم، شما بیایید اینجا؛ من هم که از خدا میخواستم جایی پیدا کنم که هم راحت باشم و هم شبی ۱۵ریال کرایه تخت ندهم! فوری ساک و کیف خود را از مسافرخانه برداشتم و به مدرسه آوردم و در حجره ایشان، مستقر شدم و آن سال، تا مراجعت به قم، در همان مدرسه ماندم من همان سال طبق ذوق و علاقه، عکسی از آیةالله خامنه ای که یک سال هم به قول خودشان از من کوچکتر بودند، خواستم که ایشان روز بعد یک عکس از همان دوران را آوردند و به درخواست بنده، برای یادگاری آن را پشتنویسی کردند. متن آن نوشته بدین قرار بود: هوالعزیز؛ این عکس ناقابل را به رفیق مکرم و برادر معظم جناب آقای آقا سیدهادی خسروشاهی تقدیم مینمایم تا از خاطر عاطر محو نشوم. احقر ضیاءالدین حسینی خامنهای؛ لازم به یادآوری است که در آن زمانها، اغلب طلاب برای خود لقبی و کنیهای انتخاب میکردند، مثلاً: «شهاب الدین» آقای خامنهای هم لقب «ضیاءالدین» را برای خود انتخاب کرده بوده که بعدها معلوم شد، که: «القاب» نیز مانند «اسماء»، «تُنزل من السَّماء» هستند! کتاب خاطرات مرحوم خسروشاهی درباره رهبری ص٢۴
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini