به نام، یاد و توکل بر او
سلام و عِدّه اوّل
برادر فرهیخته و شاعر پرمغز و
بی ادعا جناب آقای کربلایی حسن بیگی(سروِ نامی) امروز شعری برایم فرستاد.
انصاف نبود شما از آن لذت نبرید :
ماه رحمت، بهار قرآن بُود
قطعه ای از بهشت رضوان بود
بعد از این ماه ، عده ای نورند
یازده ماه از خطا دورند
(به به طمع کردم که از این عده باشم. ان شاءالله)
عده ای، اندکی بِه از پیشند
تا حدودی مراقبِ خویشند
(از این عده هم باشیم و تا حدودی مراقب خویش باشیم، خوب است)
سومین عده مثلِ قبل از ماه
همچو دلوی که مانده است در چاه
(وااااای پناه بر خدا)
ای خوشا حال عده ی اول
(طوبی لهم و حُسن مآب)
راهی اند بی مشقت و مُعضل
این گروهِ منیرِ نورانی
رهروان ره سلیمانی
(قاسم، شهید قدس)
اهل اخلاص و همت و ایثار
از صفا، قلب جملگی سرشار
نیست در قلبشان به غیر از او
(جلَّ جلاله و عظُم شانه)
وحده لاشریک الّا هو.
در پایان نوشته اند:
التماس دعا
ای عزیز دوست داشتنی.
بنده هم ملتس دعا برای ایشان و خودم هستم.
تعطیلات عید فطر۱۴۴۱ق
۵خرداد۱۳۹۹ش
#جلال و بی بی خانم
@Jalal_va_bibikhanom